بخوانید انجمن ادبیات

  • نویسنده موضوع Mkop
  • تاریخ شروع
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
دلا خود را در آیینه چو کژ بینی هرآیینه
تو کژ باشی نه آیینه تو خود را راست کن اول

یکی می‌رفت در چاهی چو در چه دید او ماهی
مه از گردون ندا کردش من این سویم تو لاتعجل

مولانا
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
کنون که می‌دمد از بوستان نسیمِ بهشت

من و شرابِ فرح بخش و یارِ حورسرشت

گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز؟

که خیمه سایهٔ ابر است و بزمگه لبِ کِشت

چمن حکایتِ اردیبهشت می‌گوید

نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بِهِشت

به می عمارتِ دل کن که این جهانِ خراب

بر آن سر است که از خاکِ ما بسازد خشت


وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد

چو شمع صومعه افروزی از چراغِ کنشت

مَکُن به نامه سیاهی مَلامَتِ منِ مست

که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟

قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ

که گر چه غرقِ گناه است می‌رود به بهشت


حافظ
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
اگر ما برای آزادی نجنگیم ، مردمی که بعد از ما می آیند چه خواهند گفت؟
خواهند گفت : چه آدم های ترسویی بودند!!!
نام ایران را ننگ آلود کردند زور شنیدند و دَم نزدند.
زیر بار ظلم رفتند و به بیچارگی تن در دادند چقدر بدبخت بودند روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت حسین عزاداری می کردند ، خاک و گُل برسشان می ریختند ، با قمه فرق سرشان را می شکافتند ، سینه و زنجیر می زدند ، اشک و خون را با هم قاطی می کردند و خودشان را پیروان سید الشهدا می دانستند اما وقتی پای عمل به میان می رسید زور و استبداد را قبول می کردند و آرام می نشستند

ستارخان
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
همه‌روز روزه بودن، همه‌شب نماز كردن
همه‌ساله حج نمودن،سفر حجاز كردن

شب جمعه‌ها نخفتن به‌خدای راز گفتن
ز وجود بی‌نیازش، طلب نیاز كردن

به مساجد و معابد همه اعتكاف جستن
ز مناهی و ملاهی همه احتراز كردن

ز مدینه تا به كعبه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به وظیفه باز كردن

به‌خدا كه هیچ‌یک را ثمر آنقدر نباشد
كه به‌روی ناامیدی درِ بسته باز كردن...!

شیخ بهایی
 
V

Vafa68

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
1,980
پسندها
3,803
امتیازها
113
مدال ها
9
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم

بی‌تابم و از غصه این خواب ندارم



زین در نتوان رفت و در آن کو نتوان بود

درمانده‌ام و چاره این باب ندارم



آزرده ز بخت بد خویشم نه ز احباب

دارم گله ازخویش و ز احباب ندارم



ساقی می صافی به حریفان دگر ده

من درد کشم ذوق می ناب ندارم



وحشی صفتم این همه اسباب الم هست

غیر از چه زند طعنه که اسباب ندارم
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
خيال خام پلنگ من به سوي ماه پريدن بود
و ماه را ز بلندايش به روي خاك كشيدن بود

پلنگ من دل مغرورم پريدو پنجه به خالي زد
كه عشق ماه بلند من وراي دست رسيدن بود

من و تو آن دو خطيم آري موازيان به ناچاري
كه هر دو باورمان زآغاز به يكدگر نرسيدن بود

گل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارت
شروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بود

شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به كام من
فريبكار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود

اگر چه هيچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شيپوري مدام گرم دميدن بود

چه سرنوشت غم انگيزي كه كرم كوچك ابريشم
تمام عمر قفس مي بافت ولي به فكر پريدن بود

حسین منزوی
 
V

Vafa68

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
1,980
پسندها
3,803
امتیازها
113
مدال ها
9
چه کرده‌ام که دلم از فراق خون کردی؟
چه اوفتاد که درد دلم فزون کردی؟

چرا ز غم دل پر حسرتم بیازردی؟
چه شد که جان حزینم ز غصه خون کردی؟

نخست از چه به صد زاریم درون خواندی
به آخر از چه به صد خواریم برون کردی؟

همه حدیث وفا و وصال می‌گفتی
چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردی

ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، بیا
نظر به حال دلم کن، ببین که: چون کردی؟
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مى‌شود انسان پاک

هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند.

فریدون مشیری
 
M

mkop.

Mr
تاریخ ثبت‌نام
20/7/23
نوشته‌ها
42
پسندها
63
امتیازها
18
جنسیت
آقا👨

موضوعات مشابه

دکترگوگولی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
11
دکترگوگولی
دکترگوگولی
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
12
اعتصامی
اعتصامی
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
19
اعتصامی
اعتصامی
تابان
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
64
تابان
تابان
تابان
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
24
تابان
تابان
بالا