شعرستان

[اعتصامی]

عزیزوووم❤❤
دورت بگردم خو😍😍
ممنون😘😘

خدانکنه هناسکم ❤️❤️🤩 تو بیشتر
حالم خوبه با تو زیبای منی؛ نفسای منی…

تو صدای منی…

حالم با تو؛ تو کنار منی بی قرار توام… تو قرار منی…

 

[اعتصامی]

کچه مبینا دوستت دارم ❤️
معنی فاصله ها چیست برایم بنویس
درد این واژه سرا چیست برایم بنویس

تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله ای
علت دوری ما چیست برایم بنویس

 

[اعتصامی]

سیمین بهبهانی
"ﺁﺩﻣﻬﺎ "ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ...

ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ،

ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ
ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﺗﺠﺮﺑه ای ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻔﺮ....

ﮔﺎﻫﻲ "ﺗﻠﺦ"
ﮔﺎﻫﻲ "ﺷﻴﺮﻳﻦ"

ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ"ﻟﺒﺨﻨﺪ" ﻣﻲ ﺯﻧﻲ
ﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ "لبانت" ﺑﺮﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ

.ﺍﻣﺎ ﺗﻮ...
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ
ﺑﻪ ﺗﻠﺦ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﻳﺖ

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ و ﺍﻳﻦ ﺁﻣﺪﻥ باید ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ
ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺪﺍﻧﻲ....

"ﺁﻣﺪﻥ" ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﺑﻠﺪﻧﺪ
ﺍﻳﻦ "ﻣﺎﻧﺪﻥ" ﺍﺳﺖ
ﻛﻪ "ﻫﻨﺮ" ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫد

 

[اعتصامی]

گفتم اي دل، نروي؟
خار شوي، زار شوي
بر سرِ آن دار شوي
بي بَر و بي بار شوي
نکند دام نهد؟
خام شوي، رام شوي؟
نپَري جلد شوي،
بي پر و بي بال شوي؟
نکند جام دهد؟
کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،
کافر و بي عار شوي؟
نکند مست شوي
فارغ از اين هست شوي؟
بعد آن کور شوي،
کر شوي، شاعر و بيمار شوي؟
نکُنَد دل نکَني،
دل بکَنَد،
بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر يار دگري
صبح که بيدار شوي!
#مولانا

 

[اعتصامی]

@نگار ❤️
سینه پُر درد است و درمانش نگاهی از نگار

 

[اعتصامی]

@شادی ❤️
مرحبا ای یار، من مستم ز چشمانت یقین
می برد قلب مرا یاد تو ای زیبا ترین

 

[آفتابگردان]

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

 

[آفتابگردان]

گفتمش
شیرین ترین آواز چیست ؟
چشم غمگینش به رویم خیره ماند
قطره قطره اشکش از مژگان چکید
لرزه
افتادش به گیسوی بلند
زیر لب غمناک خواند
ناله زنجیرها بر دست من
گفتمش
آنگه که از هم بگسلند
خنده تلخی به لب آورد و گفت
آرزویی دلکش است اما دریغ
بخت شورم ره برین امید بست
و آن طلایی زورق خورشید را
صخره های ساحل مغرب شکست
من بخود لرزیدم
از دردی که تلخ
در دل من با دل او می گریست
گفتمش
بنگر د راین دریای کور
چشم هر اختر چراغ زورقی ست
سر به سوی آسمان برداش

 

[اعتصامی]

زخم دارم ، بی‌شمار از دوستانی ، ناشکیب
ای رفیق مانده در دل، نوشدارویت ،کجاست

سیمین بهبهانی

 

[اعتصامی]

آنان که طلبکار خدایید، خود آیید
حاجت به طلب نیست شمایید، شمایید

چیزی که نکردید گم از بهر چه جویید؟
کس غیر شما نیست،کجایید،کجایید؟

در خانه نشینید و مگردید به هر در
زیرا که شما خانه و هم خانه خدایید

ذاتید و صفایید گهی عرش و گهی فرش
در عین بقایید و مبرا ز فنایید

اسمید و حروفید و کلامید و کتابید
جبریل امینید و رسولان سمایید

خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق
زنگار زآیینه به صیقل بزدایید

تا بود که همچون شه رومی به حقیقت
خود را به خود از قوت آیینه نمایید
...
مولانا