شاهدخت
👸
پرنسس وطن وی
- تاریخ ثبتنام
- 5/10/22
- نوشتهها
- 7,299
- پسندها
- 10,250
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 16
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت.
مصلحت نیست قیاست بڪنم با دریا
تـــــو همان امن ترین ساحل دنیاے منی...
.
در قفس بودم رهایم کرد و رفت
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت.
مصلحت نیست قیاست بڪنم با دریا
تـــــو همان امن ترین ساحل دنیاے منی...
.
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد.
درد دل با کس نمی گویم به غیر از یار خویش
کُشته را بنگر،شکایت پیش قاتل می بَرَد!
صرافتبریزی
.
از زبان سوسن آزادهام آمد به گوشدل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا ک راز پنهان خواهد شد آشکارا
اسناد،واژگان هم سر بزنید.تو را با غیر میبینم، صدایم در نمیآید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمیآید
نشستم، باده خوردم، خون گریستم
کنجی افتادم تحمل میرود اما شب غم سر نمیآید