مشاعره با حرف آ | شعر با الف_ تک بیتی چند بیتی 🦋

[شاهدخت]

ای پیک راستان خبر یار ما بگو

احوال گل به بلبل دستان سرا بگو

آن که پامالِ جفا کرد چو خاکِ راهم

خاک می‌بوسم و عُذرِ قَدَمَش می‌خواهم

 

[شاهدخت]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

 

[شاهدخت]

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت

وی جام بلورین که خورد باده نابت

 

[شاهدخت]

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

 

[Dokhtare_baloch]

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

ماهی تویی؟؟😃
منم فروز😃

 

[شاهدخت]

ماهی تویی؟؟😃
منم فروز😃

سلام جونم..نه جونم دلم..متاسفانه ماهی نیستم😍فروزان یکی از کاربرای اینجا بود😍

 

[شاهدخت]

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد

گناه بخت پريشان و دست كوته ماست

 

[شاهدخت]

از نــسیم سحر آمـوخـتـم و شعـلـه شـمـع
رسم شوریدگی و شــیــوه شــیـدائـی را

 

[ثمین]

اندیشه ز تصدیع تو داریم، وگرنه
چندان بنشینیم که رفتن رود از یاد!

حاذق_گیلانی

‌‌

 

[کاجول]

آشنایم مو به مو با شیوه ی آداب غم
الفتی دیرینه دارم با شب و القاب غم



تار ناکوک زمان پیچیده در لولایِ جان
می نوازد چنگ حسرت با تِمِ مضراب غم



تازیانه می‌زند بر روح پیکر پوش من
بسترم تب می کند با سایه ی اِرعاب غم



شیره ی لب‌های سمی می کُشد آخر مرا
ازخماری می تنم بر پیله ی شب تاب غم



غنچه ی نیلوفرم سلّاخی دستان شب
ریشه ام را هرزِ دیده در دل مرداب غم



تُنگ خالی ،درد پنهان سین هفتم؟وای من
ماهی سرخ نفس افتاده در گرداب غم



از مُراد بخت خود،هر جا نهادم آشیان
راه منزل کج شد وافتاد در سیلاب غم



چرخ گردون نارُو زد، بر گردش و ایام دل
تا که سَروی خم شود،در سجده ی محراب غم



سوز و ساز آتش اندوه چون از سر گذشت
شعر هم رگ می‌زند در محضر اعجاب غم.
رویا ادیب.
نازبانو