فاضل نظری هر کجا زلفی پریشان شد گمان کردم تویی

شاهدخت

شاهدخت

👸
پرنسس وطن وی
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
7,299
پسندها
10,250
امتیازها
113
مدال ها
16
InShot   copy 768x934 copy 768x934


ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی
ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی

ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت...
چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی

ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی

سایه ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت
آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی

باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی

چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی

کشته ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی

استاد فاضل نظری​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

موضوعات مشابه

اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
10
اعتصامی
اعتصامی
جان و جهانم
  • بسته
2 3
پاسخ‌ها
22
بازدیدها
159
جان و جهانم
جان و جهانم
بالا