Q
Q.T
کاربر شهروند
- تاریخ ثبتنام
- 6/10/22
- نوشتهها
- 2,543
- پسندها
- 5,019
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 10
این شعر معروف حکیم خیام نیشابوری است که گویند روزی در زمان مستی ، بادی باعث می شود جام شرابش واژگون شود و وی در همان حال مستی می گوید
ابریق می مرا شکستی ربی
بر من در عیش را ببستی ربی
برخاک فکندی می گلگون مرا
خاکم بدهن مگر تو مستی ربی
اینجا می گویند خدا قهر می کند و دست و دهان و غیره حکیم سیاه می شود و حکیم می گوید
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو
ان کس که گنه نکرد چون زیست بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو
و خدا به رحم امده و وی را شفا میدهد
پ ن: استاد ادبیاتمون میگفت این شعر متعلق به خیام نیست و این داستان واقعیت نداره
ابریق می مرا شکستی ربی
بر من در عیش را ببستی ربی
برخاک فکندی می گلگون مرا
خاکم بدهن مگر تو مستی ربی
اینجا می گویند خدا قهر می کند و دست و دهان و غیره حکیم سیاه می شود و حکیم می گوید
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو
ان کس که گنه نکرد چون زیست بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو
و خدا به رحم امده و وی را شفا میدهد
پ ن: استاد ادبیاتمون میگفت این شعر متعلق به خیام نیست و این داستان واقعیت نداره