معنی درس یازدهم عهد و پیمان فارسی هفتم 🔴 معنی کلمات + آرایه ادبی

اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
22,885
پسندها
22,635
امتیازها
113
مدال ها
6
معنی درس یازدهم عهد و پیمان فارسی هفتم 🔴 معنی کلمات + آرایه ادبی


معنی درس یازدهم عهد و پیمان فارسی پایه هفتم,
معنی درس یازدهم عهد و پیمان فارسی پایه هفتم آرایه ادبی,

معنی درس یازدهم عهد و پیمان کلمات فارسی هفتم , امروز در این مقاله جدید از آموزش وطن وی به معنی کلمات ، کلمات سخت املایی، کلمات جدید و آرایه های ادبی و معنی عهد و پیمان، عشق به مردم، رفتار بهشتی، گرمای محبت درس یازدهم پرداخته ایم.

لطفا در ادامه با ما همراه باشید. ❤️

همچنین بخوانید :معنی درس دوازدهم خدمات متقابل اسلام و ایران فارسی هفتم صفحه ١٠٧

معنی فارسی پایه هفتم / درس یازده : عهد و پیمان، عشق به مردم، رفتار بهشتی، گرمای محبت

معنی کلمات عهد و پیمان فارسی پایه هفتم

متواضع: فروتن ، کسی که در رفتارش تکبر نباشد.
منظم: مرتب ، دارای نظم
جدی: کسی که به کارهای خود اهمیت می دهد .
رشته دوستی را قطع نمی کرد: کنایه از ادامه دادن دوستی .
دوستی همیشگی و پایدار .
دوستی: مشبه / رشته: مشبه به
عهد: پیمان
پای بند: آن که خود را موظف به انجام امری می داند . مقید
غیبت: غایب بودن ، متضاد حاضر
صالح: درستی ، پاکی ، نیکی
توصیه: سفارش
تکالیف تعیین شده: وظایف مشخص شده

معنی کلمات عشق به مردم فارسی پایه هفتم

رئیس جمهور وقت: رئیس جمهور آن زمان
مطهر: پاک و مقدس / صحن: میدان ، حیاط
موج جمعیت: جمعیت بسیار زیاد / تشبیه /
جمعیت: مشبه / موج: مشبه به
وضع: حالت ، وضعیت
یکباره موج جمعیت رجایی را از پا کند و برد و…..: ناگهان جمعیت بسیاری که مانند دریا موج می زد شهید رجایی را از زمین بلند کرد و به همراه خود برد .
بی دست هم می شود زندگی کرد ولی بی مردم نمی شود: انسان اگر بدون دست و پا باشد می تواند زنده بماند اما بدون حمایت و توجه مردم زندگی کردن برایش سخت و ناممکن می شود

معنی کلمات رفتار بهشتی فارسی پایه هفتم

مراعات نظیر: ورزش ، خوراک ، مطالعه ، خواب
مترادف: دقیق ، معین
خصلت: خوی ، ویژگی
پیدایش: ایجاد شدن / جلسه: نشست ، گردهمایی

معنی کلمات گرمای محبت فارسی پایه هفتم

خلوت تر: رفت آمد کم ، تنهایی
امان: ایمن ، آسوده / در پناه بودن
عیب: ایراد ، اشکال
تحمل: بردباری ، شکیبایی
دست هایم از سرما خشک می شود: دست هایم بخاطر سرما بی حس و بی حرکت می شود .
شباهت: شبیه بودن ، همانند بودن
کنجکاوی: علاقه مندی به پیگیری موضوعی
عابران: رهگذران .
مکث: سکون و آرامش ، درنگ
انگار: به نظر ، گویا
برق خوشحالی: خوشحالی به برق تشبیه شده است .
برق خوشحالی را در چهره کسی دیدن: کنایه از خوشحالی زیاد
تا از هجوم باد در امان باشد: تا باد به او آسیبی نرساند. /تشخیص
 
آخرین ویرایش:
بالا