اعتصامی
هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
- تاریخ ثبتنام
- 4/10/22
- نوشتهها
- 23,035
- پسندها
- 22,654
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 6
مایه ماکارونی
آن سالها مایه ماکارونی مثل حالا انقدر سوسول نبود که . فلفل دلمه ای نداشت . نخود فرنگی نداشت .قارچ و هویج رنده شده و ذرت آب پز هم نداشت .این مخلفات آن موقع ها یا نبودند یا خیلی لاکچری بودند . اصلاانگار خیلی هایشان هنوز اختراع نشده بودند . مایه ماکارونی عبارت بود از پیاز و رب و گوشت چرخکرده . با همه سادگیش اما لعبتی بود برای خودش . مادرم هر وقت ماکارونی می پخت من با یک تکه نان لواشی کهگذاشته بود کنار برای ته دیگ ، می آمدم کنار گاز و چشمهایم را مثل گربه چکمه پوش گرد میکردم که بگذارد لقمه ای مایه ماکارونی بخورم . گاهی که سردماغ بود قد یک لقمه برایم می گذاشت بماند ولی اکثر اوقات می گفت کم است و همه را می زد تنگ قابلمه ماکارونی . من ولی به همان روغن ربی ته ماهیتابه هم قانع بودم که مزه و بوی مایه ماکارونی داشت و چه بسا خوشمزه تر بود از خود ماکارونی و انقدر نان لواش را ته ماهیتابه می مالیدم که نیازی به اسکاچ نبود . مادرم بعدها که فهمید می شود از ته ماهیتابه هم استفاده بهینه کرد و مخصوصا وقتی چند بار حین لیس زدن ماهیتابه مچم را گرفت ، موقع دم کردن ، محتویات ماکارونی را چند بار توی ماهیتابه می چرخاند تا همان دلخوشی کوچک من هم شسته بشود و برود به خورد ماکارونی ها . گاهی فکرمی کنم پدر و مادرهای قدیمی ما را به جای تربیت ، تحریم اقتصادی می کردند .
🔅بابک اسحاقی
آن سالها مایه ماکارونی مثل حالا انقدر سوسول نبود که . فلفل دلمه ای نداشت . نخود فرنگی نداشت .قارچ و هویج رنده شده و ذرت آب پز هم نداشت .این مخلفات آن موقع ها یا نبودند یا خیلی لاکچری بودند . اصلاانگار خیلی هایشان هنوز اختراع نشده بودند . مایه ماکارونی عبارت بود از پیاز و رب و گوشت چرخکرده . با همه سادگیش اما لعبتی بود برای خودش . مادرم هر وقت ماکارونی می پخت من با یک تکه نان لواشی کهگذاشته بود کنار برای ته دیگ ، می آمدم کنار گاز و چشمهایم را مثل گربه چکمه پوش گرد میکردم که بگذارد لقمه ای مایه ماکارونی بخورم . گاهی که سردماغ بود قد یک لقمه برایم می گذاشت بماند ولی اکثر اوقات می گفت کم است و همه را می زد تنگ قابلمه ماکارونی . من ولی به همان روغن ربی ته ماهیتابه هم قانع بودم که مزه و بوی مایه ماکارونی داشت و چه بسا خوشمزه تر بود از خود ماکارونی و انقدر نان لواش را ته ماهیتابه می مالیدم که نیازی به اسکاچ نبود . مادرم بعدها که فهمید می شود از ته ماهیتابه هم استفاده بهینه کرد و مخصوصا وقتی چند بار حین لیس زدن ماهیتابه مچم را گرفت ، موقع دم کردن ، محتویات ماکارونی را چند بار توی ماهیتابه می چرخاند تا همان دلخوشی کوچک من هم شسته بشود و برود به خورد ماکارونی ها . گاهی فکرمی کنم پدر و مادرهای قدیمی ما را به جای تربیت ، تحریم اقتصادی می کردند .
🔅بابک اسحاقی