مایه ماکارونی
آن سالها مایه ماکارونی مثل حالا انقدر سوسول نبود که . فلفل دلمه ای نداشت . نخود فرنگی نداشت .قارچ و هویج رنده شده و ذرت آب پز هم نداشت .این مخلفات آن موقع ها یا نبودند یا خیلی لاکچری بودند . اصلاانگار خیلی هایشان هنوز اختراع نشده بودند . مایه ماکارونی عبارت بود از پیاز و رب و گوشت...
نشسته بودیم دور هم خرچ خرچ خیار پوست میکندیم. یه آقایی یهو درومد گفت:«آخرش همیشه شیرینه، اگه شیرین نبود، بدون آخرش نرسیده». خیلی خوشمون اومد ازش. گفتیم:«چه نگرشِت متینه شما، چی میخوری اینهمه شهد و شکر از دهنت میریزه؟». آوردیم نشوندیمش بالای مجلس. مریم خیار تعارف کرد بهش. شروع کرد به خرچ خرچ...
خانه را گرد گیری میکنم و به آموزش زبان از طریق اینترنت گوش می کنم و با خودم بلند تکرار می کنم ای کاش ای انگیزه قوی زودتر به سراغم آمده بودی و با گوینده تکرار می کنم سلام حال من خوبه
وقت ظرف شستن به حرفهای دکتر شیری فکر می کنم اگر در جایی از کره زمین دیدی زنی از فرط حنگجویی و کار و زحمت فرسوده...
اعتصامی
موضوع
داستانکوتاه
نسیرن بهجتی
چقدر کارهای خوب نیمه تمام دارم
هرچی بهش گفتم:« نسرین ، دوستت دارم ولی این ماه خرداد را صبر کن ، اجازه بده کافه گردی ها بماند بعد فصل امتاحان» پاشو کرد تو یه کفش که الا و بلا «کافه گردی با تو در خرداد میچسبد عجیب ، کلهم اجمعین گور بابای همه استاد و درس و امتاحان». گفتم: بیا و ول کن. ول نکرد. کلا آدم ول نکنیه نسرین. رفتیم کافه...
از پنج سرباز دیگر جدا شدم. عکس تو بود. از جیبم افتاده بودی احتمالا.
ناگهان صدای انفجار گوش هایم را پر کرد. وقتی سر برگرداندم که موج انفجار مرا روی زمین انداخته بود.
من فقط دستها و پیشانیم کمی خراش برداشته بود. گروهبان گفت که پنج سرباز دیگر همگی مرده اند.
میگفت اگر بخاطر برداشتن عکس تو از بقیه...
سلام جانم،خوبی؟
چند روزیه که جوابم رو ندادی و دلواپست شدم.
میگن اونجا سرد شده،پس جانم خودتو خوب بپوشان
زمستون اومده،سوز میاد،برف می باره،برف رک تر از بارونه،جانم مواظب رد پاها باش.
اینجا هم هوا سرد شده اما خبری از بارون نیست.
همه جا بوی دود میده اما خبری از باروت نیست.
راستی قرارمون که یادت...