ع
عماد
کاربر نمونه
Male- تاریخ ثبتنام
- 17/1/23
- نوشتهها
- 428
- پسندها
- 717
- امتیازها
- 93
- مدال ها
- 1
- جنسیت
تو را به جای تمام کسانی که نشناخته ام دوست میدارم تو را ب جای تمام کسانی که دوست نداشته ام دوست میدارم سپیده گر سر بزند در این بیشه زار خزان زده دوباره گلی خواهد رویید همانند گلی ک در بهار روییده بود پس بنام زندگی هر گز نگو هرگز
- آسمان همچو صفحه دل من
- روشن از جلوههای مهتابست
- امشب از خواب خوش گریزانم
- که خیال تو خوشتر از خوابست
- خیره بر سایههای وحشی بید
- میخزم در سکوت بستر خویش
- باز دنبال نغمهای دلخواه
- مینهم سر بروی دفتر خویش
- تن صدها ترانه میرقصد
- در بلور ظریف آوایم
- لذتی ناشناس و رؤیا رنگ
- میدود همچو خون به رگهایم
- آه … گوئی ز دخمه دل من
- روح شبگرد مه گذر کرده
- یا نسیمی در این ره متروک
- دامن از عطر یاس تر کرده
- بر لبم شعلههای بوسه تو
- میشکوفد چو لاله گرم نیاز
- در خیالم ستارهای پر نور
- میدرخشد میانهاله راز
- ناشناسی درون سینه من
- پنجه بر چنگ و رود میساید
- همره نغمههای موزونش
- گوئیا بوی عود میآید
- آه … باور نمیکنم که مرا
- با تو پیوستنی چنین باشد
- نگه آن دو چشم شورافکن
- سوی من گرم و دلنشین باشد
- بی گمان زان جهان رؤیایی
- زهره بر من فکنده دیده عشق
- مینویسم به روی دفتر خویش:
- «جاودان باشی، ای سپیده عشق»
بودم و بتو تو را عمری سیر ندیدم از بهر تو هر گز ب مرادی نرسیدن از وصل تو بیگانه شدم از همه خیشان وحشی صفت از خلق سبکبال بریدم
قفس داران سکوتم را شکستن دل دائم صبورم را شکستن ب جرم پاب پای عشق رفتن پرو بال عبورم را شکستن مرا از خلوتم بیرون کشیدن چ بی پروا حضورم را شکستن تمنا در نگاهم موج میزد ولی رویای دورم را شکستن
به گردی چشم تو میگردم ای یار
دلم پابند تو گردیده بیمار
چه کردی بادلم با من بگو عشق
که دیگر من ندارم حال پیکار
محمد صادق قدرتی