آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس 🔴 با معنی

یکی یدونه

یکی یدونه

وطن یار
تاریخ ثبت‌نام
31/12/23
نوشته‌ها
2,241
پسندها
598
امتیازها
113
مدال ها
12
InShot


آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس 🔴 با معنی


آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس

گله‌ای کردم و از یک گله بیگانه شدی

آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس

مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا

ناله هایی است در این کلبه احزان که مپرس

سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر

منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس

گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود

آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس

عقل خوش گفت چو در پوست نمی‌گنجیدم

که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس

بوسه بر لعل لبت باد حلال خط سبز

که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس

این که پرواز گرفته است همای شوقم

به هواداری سرویست خرامان که مپرس

دفتر عشق که سر خط همه شوق است و امید

آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس

شهریارا دل از این سلسله‌مویان برگیر

که چنانم من از این جمع پریشان که مپرس

شهریار
 
بالا