معنی و متن کامل شعر چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو

اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
22,939
پسندها
22,635
امتیازها
113
مدال ها
6
24 02 22 19 48 34 792 deco copy 637x640



متن کامل شعر سعدی چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو گنجور

ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند اِستاده‌ام نُشّاب را

مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی‌پایاب را

امروز حالا غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی

کآن کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را

سعدی


شرح و تفسیر غزل شماره 8 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر بیت یکم

زاندازه بیرون تشنه ام ، ساقی بیار آن آب را / اوّل مرا سیراب کن ، وآنگه بده اصحاب را

ای ساقی آن باده را بیاور که بیش از حد به آن مشتاقم . اول با آن باده مرا سیراب و سرمست کن و سپس آن را به اصحاب و یاران بنوشان .

شرح و تفسیر بیت دوم

من نیز چشم از خواب خوش برمی نکردم پیش از این / روز فراق دوستان ، شب خوش بگفتم خواب را

من نیز پیش از این شیفتگی از خوابِ خوش چشم باز نمی کردم . اما هنگامی که به فراق و جدایی مبتلا شدم . با خواب بدرود کردم . یعنی دوری از یار ، خوابِ خوش را از چشمانم ربود .

شرح و تفسیر بیت سوم

هر پارسا را کان صنم در پیشِ مسجد بُگذرد / چشمش بر ابرو افکَند ، باطل کند محراب را

هرگاه آن معشوق زیبارو از پیشِ مسجد پارسایی بگذرد و چشم آن پارسا بر ابروی او بیفتد . نمازش باطل می گردد .

شرح و تفسیر بیت چهارم

من صیدِ وحشی نیستم در بندِ جانِ خویشتن / گر وی به تیرم می زند ، اِستاده ام نُشّاب را

من همانند صید وحشی نیستم که در بندِ جانِ خویش باشم . اگر او با تیر قصدِ جانم را کند . در برابر تیرهای او ایستاده ام و نمی گریزم .

شرح و تفسیر بیت پنجم

مقدار یار هم نَفَس چون من نداند هیچ کس / ماهی که بر خشک اوفتد ، قیمت بداند آب را

همانطور که ماهی هنگامِ روی خشکی افتادن ، قدرِ آب را می داند . من نیز ارزش یارِ هم نَفَس را که برای من مثلِ ارزشِ آب برای ماهی است ، بهتر از هر کس می دانم . من برای زنده ماندن به یار و همدم نیازمندم . همانطور که ماهی به آب نیاز دارد .

شرح و تفسیر بیت ششم

وقتی در آبی تا میان ، دستی و پایی می زدم / اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

روزگاری در آبی کم عمق که تا کمرم بیش نبود دست و پا می زدم و خود را می رهانیدم . افسوس که به خطا ، دریای ژرف و بی پایاب عشق را همان آبِ کم عمق پنداشتم . یعنی تصوّر می کردم که می توان در بحرِ عشق هم دست و پایی زد و خود را نجات داد ولی افسوس که در آن غرق شدم و مجالِ دست و پا زدنی برایم باقی نماند .

شرح و تفسیر بیت هفتم

امروز حالا غرقه ام ، تا با کناری اوفتم / آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

اینک که غرقۀ این دریایم ، باش تا آب مرا به ساحل اندازد . آنگاه دردِ دلِ خویش را از آن غرقاب و گرداب برایت بیان خواهم کرد . یعنی عاشق نمی تواند احوالِ عشق را در زمانِ غلبۀ شوق بیان کند .

شرح و تفسیر بیت هشتم

گر بی وفایی کردمی ، یَرغو به قاآن بردمی / کآن کافر اعدا می کُشد ، وِاین سنگ دلِ احباب را

اگر پیمان شکن و بی وفا بودم ، دادخواهی به نزدِ حاکم می بردم بدین مضمون که آن حاکمِ بی دین ، دشمنان را از پای درمی آورد و این محبوبِ سنگدل ، دوستان را .

شرح و تفسیر بیت نهم

فریاد می دارد رقیب از دستِ مشتاقان او / آوازِ مطرب در سرا زَحمت بُوََد بَوّاب را

نگهبان و مراقبِ معشوق از دستِ عاشقان و شیفتگان او به ستوه آمده است . همانطور که آوای رامشگران در کاخ ، نگهبانان را به زحمت می اندازد . ( احتمالاََ از آن روی که مردم برای لذّت بردن از نوای موسیقی به کاخ روی می آوردند ) .

شرح و تفسیر بیت دهم

سعدی ، چو جَورش می بری ، نزدیک او دیگر مرو / ای بی بصر ، من می روم ؟ او می کشد قُلّاب را

ناصح به سعدی می گوید : ای سعدی ، وقتی او به تو ستم روا می دارد ، پس دیگر به نزدِ او مرو . سعدی پاسخ می دهد : ای کور دل ، مگر من به نزد او می روم ؟ او مرا چون ماهی به دام افکنده و قلّاب را می کشد .

_ در این بیت : سعدی به ماهی ، و محبوب به صیاد تشبیه شده است .
 
بالا