فیلم fall یا سقوط

  • نویسنده موضوع کاجول
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,041
پسندها
22,654
امتیازها
113
مدال ها
6
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,041
پسندها
22,654
امتیازها
113
مدال ها
6
چون اگه صبر میکردن..بابای یکی از اونا سر میرسید..وقتب رسید که فایده دیگه نداشت..خیلی عجله کردن..هول شدن
رفتم آپارات اخرش رو نگاه کردم... اون جا که لاشخوره بیاد بعدش چی میشه؟
 
کاجول

کاجول

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
15/10/22
نوشته‌ها
4,141
پسندها
6,048
امتیازها
113
مدال ها
12
ظهور مرده ی شیطانی
این قشنگه
ماوجی شارما (وارون داوان) مردی اهل یک شهر کوچک است که به همراه پدر، مادر و همسرش «مامتا» (آنوشکا شارما) زندگی می‌کند. پدر بزرگ او در به خیاطی مشغول بود اما تجارت او در نهایت منجر به ورشکستگی شد. پدر او «پرسرام» کارمند دولت است و در آستانه بازنشستگی قرار دارد. ماوجی در مغازه چرخ خیاطی فروشی کار می‌کند اما مدام مورد تحقیر و تمسخر رئیسش قرار می‌گیرد. از سوی دیگر او خیاط بسیار ماهری است و کارهای تعمیری و خرد خیاطی را با چرخ خیاطی همسایه اشان «یوگش» انجام می‌دهد. روزی خانوادگی به مراسم عروسی دعوت می‌شوند و مامتا متوجه می‌شود که کارفرمایان ماوجی چگونه رفتاری با او دارند. مامتا از تحقیر شدن شوهرش بسیار ناراحت می‌شود. به ماوجی اصرار می‌کند که این شغل را رها کند چون عزت نفس از پول ارزشمندتر است و به خیاطی که تجارت خانوادگی قدیمی آنهاست، روی آورد. اما ماوجی این درخواست را رد می‌کند چون می‌داند عواقب سختی دارد. مادر ماوجی دچار حمله قلبی می‌شود و این اتفاق دردسر جدیدی برای خانواده بوجود می‌آورد، چون احتمالاً نمی‌توانند از پس هزینه‌های بیمارستان بر بیایند. برادر کوچکتر ماوجی «جوگنو» که با همسر و پسر کوچکش در همان محله زندگی می‌کنند، به ماوجی کاری ادراری را پیشنهاد می‌دهد. اما ماوجی این پیشنهاد را رد می‌کند و به کمک همسرش کار خیاطی کنار جاده ای را آغاز می‌کند ولی اوضاع مشتری اصلاً خوب به نظر نمی‌رسد!

ماوجی برای راحتی مادرش در بیمارستان، لباسی را طراحی کرده و می‌دوزد و مامتا آن را گلدوزی می‌کند. این لباس به سرعت توجه دیگر بیماران بیمارستان را جلب می‌کند به طوری که از ماوجی درخواست‌های زیادی برای دوخت چنین لباسی می‌شود. تعداد زیادی تقاضا را یادداشت می‌کند و هزینه زیادی را صرف پارچه و دیگر چیزهای لازم می‌کند. اما یوگش با دیدن این وضعیت، چرخ خیاطی خود را پس می‌گیرد! و شرط بازگرداندن آن را شراکت با ماوجی در سود کار می‌داند. اما ماوجی با عصبانیت این شرط را رد می‌کند.

Screenshot        comandroidchrome
 
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,041
پسندها
22,654
امتیازها
113
مدال ها
6
این قشنگه
ماوجی شارما (وارون داوان) مردی اهل یک شهر کوچک است که به همراه پدر، مادر و همسرش «مامتا» (آنوشکا شارما) زندگی می‌کند. پدر بزرگ او در به خیاطی مشغول بود اما تجارت او در نهایت منجر به ورشکستگی شد. پدر او «پرسرام» کارمند دولت است و در آستانه بازنشستگی قرار دارد. ماوجی در مغازه چرخ خیاطی فروشی کار می‌کند اما مدام مورد تحقیر و تمسخر رئیسش قرار می‌گیرد. از سوی دیگر او خیاط بسیار ماهری است و کارهای تعمیری و خرد خیاطی را با چرخ خیاطی همسایه اشان «یوگش» انجام می‌دهد. روزی خانوادگی به مراسم عروسی دعوت می‌شوند و مامتا متوجه می‌شود که کارفرمایان ماوجی چگونه رفتاری با او دارند. مامتا از تحقیر شدن شوهرش بسیار ناراحت می‌شود. به ماوجی اصرار می‌کند که این شغل را رها کند چون عزت نفس از پول ارزشمندتر است و به خیاطی که تجارت خانوادگی قدیمی آنهاست، روی آورد. اما ماوجی این درخواست را رد می‌کند چون می‌داند عواقب سختی دارد. مادر ماوجی دچار حمله قلبی می‌شود و این اتفاق دردسر جدیدی برای خانواده بوجود می‌آورد، چون احتمالاً نمی‌توانند از پس هزینه‌های بیمارستان بر بیایند. برادر کوچکتر ماوجی «جوگنو» که با همسر و پسر کوچکش در همان محله زندگی می‌کنند، به ماوجی کاری ادراری را پیشنهاد می‌دهد. اما ماوجی این پیشنهاد را رد می‌کند و به کمک همسرش کار خیاطی کنار جاده ای را آغاز می‌کند ولی اوضاع مشتری اصلاً خوب به نظر نمی‌رسد!

ماوجی برای راحتی مادرش در بیمارستان، لباسی را طراحی کرده و می‌دوزد و مامتا آن را گلدوزی می‌کند. این لباس به سرعت توجه دیگر بیماران بیمارستان را جلب می‌کند به طوری که از ماوجی درخواست‌های زیادی برای دوخت چنین لباسی می‌شود. تعداد زیادی تقاضا را یادداشت می‌کند و هزینه زیادی را صرف پارچه و دیگر چیزهای لازم می‌کند. اما یوگش با دیدن این وضعیت، چرخ خیاطی خود را پس می‌گیرد! و شرط بازگرداندن آن را شراکت با ماوجی در سود کار می‌داند. اما ماوجی با عصبانیت این شرط را رد می‌کند.

مشاهده فایل‌پیوست 19938
ممنون جانم ❤️😍
 
شاهدخت

شاهدخت

👸
پرنسس وطن وی
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
7,299
پسندها
10,250
امتیازها
113
مدال ها
16
این قشنگه
ماوجی شارما (وارون داوان) مردی اهل یک شهر کوچک است که به همراه پدر، مادر و همسرش «مامتا» (آنوشکا شارما) زندگی می‌کند. پدر بزرگ او در به خیاطی مشغول بود اما تجارت او در نهایت منجر به ورشکستگی شد. پدر او «پرسرام» کارمند دولت است و در آستانه بازنشستگی قرار دارد. ماوجی در مغازه چرخ خیاطی فروشی کار می‌کند اما مدام مورد تحقیر و تمسخر رئیسش قرار می‌گیرد. از سوی دیگر او خیاط بسیار ماهری است و کارهای تعمیری و خرد خیاطی را با چرخ خیاطی همسایه اشان «یوگش» انجام می‌دهد. روزی خانوادگی به مراسم عروسی دعوت می‌شوند و مامتا متوجه می‌شود که کارفرمایان ماوجی چگونه رفتاری با او دارند. مامتا از تحقیر شدن شوهرش بسیار ناراحت می‌شود. به ماوجی اصرار می‌کند که این شغل را رها کند چون عزت نفس از پول ارزشمندتر است و به خیاطی که تجارت خانوادگی قدیمی آنهاست، روی آورد. اما ماوجی این درخواست را رد می‌کند چون می‌داند عواقب سختی دارد. مادر ماوجی دچار حمله قلبی می‌شود و این اتفاق دردسر جدیدی برای خانواده بوجود می‌آورد، چون احتمالاً نمی‌توانند از پس هزینه‌های بیمارستان بر بیایند. برادر کوچکتر ماوجی «جوگنو» که با همسر و پسر کوچکش در همان محله زندگی می‌کنند، به ماوجی کاری ادراری را پیشنهاد می‌دهد. اما ماوجی این پیشنهاد را رد می‌کند و به کمک همسرش کار خیاطی کنار جاده ای را آغاز می‌کند ولی اوضاع مشتری اصلاً خوب به نظر نمی‌رسد!

ماوجی برای راحتی مادرش در بیمارستان، لباسی را طراحی کرده و می‌دوزد و مامتا آن را گلدوزی می‌کند. این لباس به سرعت توجه دیگر بیماران بیمارستان را جلب می‌کند به طوری که از ماوجی درخواست‌های زیادی برای دوخت چنین لباسی می‌شود. تعداد زیادی تقاضا را یادداشت می‌کند و هزینه زیادی را صرف پارچه و دیگر چیزهای لازم می‌کند. اما یوگش با دیدن این وضعیت، چرخ خیاطی خود را پس می‌گیرد! و شرط بازگرداندن آن را شراکت با ماوجی در سود کار می‌داند. اما ماوجی با عصبانیت این شرط را رد می‌کند.

مشاهده فایل‌پیوست 19938
عه فیلم هندی😋😋😋😋
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

بالا