اعتصامی
هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
- تاریخ ثبتنام
- 4/10/22
- نوشتهها
- 22,998
- پسندها
- 22,648
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 6
شعر خوانی بوی گل و ریحان ها 🔴 با معنی
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها
وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه درمانها
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید
ما نیز یکی باشیم از جمله قربانها
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو
باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
معنی و مفهوم شعر خوانی بوی گل و ریحان ها فارسی دهم
قالب: غزل
وزن شعر : مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (مختص رشته انسانی)
وقتی دل سودایی، میرفت به بُستانها / بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها
معنی: موقعی که دل عاشق من به بستانها میرفت، بوی گل و گیاهان من را شیفته و سرگشته کرد.
آرایه های ادبی: دل: مجاز از سخنور / بو: رایحه، در معنای آرزو، ایهام / کنایه: بی خویشتنم کردی کنایه از خود بی خود کردن و بی اختیار کردن است / مراعات نظیر: مراعات نظیر میان بستان، گل و ریحان ها
گه نعره زدی بلبل، گه جامعه دریدی گل / با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
معنی: گاهی بلبل آواز می خواند و از آواز آن گل می شکفت. در این موقعیت به یاد تو افتادم و همه آن زیبایی ها را فراموش کردم.
آرایه های ادبی: نعره زدن: خواندن بلبل / جامه دریدن گل: جانبخشی، کنایه از شکفتن / واج آرایی «د» / تشخیص: “نعره زدن بلبل” / تکرار: یاد / کنایه: جامه دریدن گل کنایه از شکوفا شدن غنچه است
نکات دستوری: دریدن: پاره کردن (بن ماضی: درید، بن مضارع: در)
تا عهد تو در بَستم عهد همه بشکستم / بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
معنی: تا با تو عهد و پیمان عشق و دوستی بستم با دیگران عهد و پیمانم را شکستم. با وجود عهد و پیمان با تو سزاوار است عهد و پیمان های دیگر شکسته شود.
آرایه های ادبی: دربستن، بشکستم: تضاد / عهد، تو، همه: واژه آرایی / مراعات نظیر: تناسب بین عهد، پیمان، پیمان شکستن، عهد بستن
نکات دستوری: نقض: شکستن و باطل کردن (هم آوا؛ نغز: عالی)
تا خار غم عشقت آویخته در دامن / کوته نظری باشد، رفتن به گلستانها
معنی: تا زمانی که غم عشق تو مثل خاری همراه من است، نادانی است اگر در فکرِ رفتنِ به گلستان ها باشم.
آرایه های ادبی: خار غم: اضافه تشبیهی / خار در دامن آویختن: کنایه از گرفتار کردن / مراعات نظیر: مراعات نظیر میان خار، در دامن آویختن و گلستان
نکات دستوری: چنگ زدن (بن ماضی: آویخت، بن مضارع: آویز)
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید / چون عشق حرم باشد، سهل است
معنی: اگر در طلب عشق تو، رنج و زحمتی به ما برسد شایسه است. کسی که عشق به کعبه در دل او باشد، تحمل گرفتاری و سختیهای راه و بیابان برای او آسان است.
آرایه های ادبی: حرم: مجاز از کعبه / اسلوب معادله / بیابان: نماد دشواری
نکات دستوری: را: حرف اضافه به معنی “به”
گویند مگو سعدی، چندین سخن از عشقش / میگویم و بعد از من گویند به دورانها
معنی: به من میگویند که ای سعدی این همه از عشق به معشوق نگو. من نیز در جواب آنها میگویم كه نه تنها من از عشق سخن خواهم گفت، بلكه بعد از من نیز در آینده دیگران نیز از عشق سخن خواهند گفت.
آرایه های ادبی: گویند، میگویم: اشتقاق (انسانی) / واج آرایی «گ» / تضاد: گویند، مگو
معنی کلمات شعر بوی گل و ریحان ها ادبیات فارسی دهم
سودایی: عاشق، شیفته، شیدا
بستان: باغ، گلستان
بی خویشتن: سرگشته
ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو
گه: گاه
نعره: فریاد
جامه: تن پوش
دریدن: پاره کردن
با: به
آنها: مرجع، بلبل و گل
عهد: پیمان
روا: جایز
نقض: شکستن و باطل کردن
کوته نظری: اندک بینی، عاقبت اندیش نبودن
آویختن: آویزان شدن، چنگ زدن
گر: اگر
شاید: شایسته است
حرم: گرداگرد جای مقدس
سهل: آسان
دورانها: روزگاران