سينه مالامال درد است 🔴 با معنی

  • نویسنده موضوع اعتصامی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 31
  • برچسب‌ها
    گنجور
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
22,809
پسندها
22,602
امتیازها
113
مدال ها
6
InShot

سينه مالامال درد است 🔴 با معنی

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

حافظ

معنی شعر

در اینجا نیز حافظ به گمان من رندی را به اوج خود می رساند و می گوید این آدمی که من می بینم غیر از آن آدمی است که خدا ادعا می کند از خاک آفرید و باید دوباره طرح این جهان را از نو بنیاد نهاد و عالمی دیگر ساخت (همان گونه که هست نه همان گونه که گفته شده و باید باشد) و آدمی دیگر باید از نو آفرید و این تفسیر با دیگر ابیات که نشان از گلمندی از رانش ها و کشش های میان خود و جهان پیرامونش همخوانی دارد
 
بالا