داستانک

  • نویسنده موضوع کاجول
  • تاریخ شروع
کاجول

کاجول

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
15/10/22
نوشته‌ها
4,141
پسندها
6,048
امتیازها
113
مدال ها
12
#داستان

دختر زشت و پسر کور

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید.

زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.
همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. ۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،
مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند.
مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.
 

موضوعات مشابه

کاجول
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
55
کاجول
کاجول
کاجول
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
108
اعتصامی
اعتصامی
کاجول
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
68
کاجول
کاجول
کاجول
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
44
کاجول
کاجول
کاجول
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
59
اعتصامی
اعتصامی
بالا