Q
Q.T
کاربر شهروند
- تاریخ ثبتنام
- 6/10/22
- نوشتهها
- 2,543
- پسندها
- 5,019
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 10
معنی مصدر «گزاردن» در فرهنگ دهخدا:
ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن چنانکه در نماز، طاعت، حق، شکر، شغل ، کار، مقصود، فرض ، فریضه ، حجمعنی مصدر «گذاشتن» در فرهنگ دهخدا:
نهادن، هشتن، قرار دادن، وضع کردن، برجای نهادننتیجه می گیریم که «گذار» از ریشه «گذاشتن» است. این فعل به معنی قرار دادن و وضع کردن چیزی است. مثل گذاشتن کتاب در قفسه یا گذاشتن پول در جیب و ...
مثال: قانون گذار، بنیان گذار، نام گذاری و ...
اما «گزار» از ریشه «گزاردن» است و از انجام عملی فیزیکی خبر نمی دهد. بلکه به معنی انجام دادن و به جا آوردن و ادا کردن است.
مثال: نمازگزار، کارگزار، خدمت گزار و...
نکته در باب مصدر «گزاردن»:
مصدر «گزاردن» معنای دیگری نیز دارد: "برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر، یا از نظامی به نظام دیگر"بنابراین گزاردن برابر است با ترجمه کردن و گزارنده و گزارش، به معنای مترجم و ترجمه است.
خواب گزاری نیز یعنی "تعبیر خواب" و خواب گزار یعـنی تعبیرکننده خواب (معبر) و اصطلاحات دیگری همچون گزارشگر.
املای درست | املای نادرست |
وقت گذاشتن | وقت گزاشتن، وقت گزاردن، وقت گذاردن |
نمازگزار | نمازگذار |
شکرگزاری | شکرگذاری |
امانتگذار | امانتگزار، امانتگزار، امانتگذار |
کارگزاران، کارگزاری | کارگذاران، کارگذاری |
مناقصهگزار | مناقصه گزار، مناقصه گذار، مناقصهگذار |
خدمتگزار | خدمتگزار، خدمتگذار، خدمتگذار |
بارگذاری | بارگزاری |
شکرگزاری | شکرگذاری |
سپاسگزاری | سپاسگزاری، سپاسگذاری، سپاسگذاری |
خبرگزاری | خبرگزاری |
سرمایهگذاری | سرمایهگزاری |
گلهگزاری | گلهگذاری |
قانونگذار | قانونگذار، قانونگزار، قانونگزار |
برگزاری | برگذاری |
نامگذاری | نامگزاری، نامگزاری، نامگذاری |
نشانهگذاری | نشانهگزاری |
علامتگذاری | علامتگزاری |
قیمتگذاری | قیمتگزاری، قیمتگذاری، قیمتگزاری |