معنی حکایت چراغ فارسی هفتم صفحه ۱۱۹ 🔴 معنی کلمات + آرایه ادبی

اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,171
پسندها
22,665
امتیازها
113
مدال ها
6
معنی حکایت چراغ فارسی هفتم صفحه ۱۱۹ 🔴 معنی کلمات + آرایه ادبی


معنی حکایت چراغ
فارسی پایه هفتم,
معنی حکایت چراغ فارسی پایه هفتم آرایه ادبی,

معنی کلمات حکایت چراغ فارسی هفتم , امروز در این مقاله جدید از آموزش وطن وی به معنی کلمات ، کلمات سخت املایی، کلمات جدید و آرایه های ادبی و معنی درس چراغ پرداخته ایم.

لطفا در ادامه با ما همراه باشید. ❤️

همچنین بخوانید:معنی درس چهاردهم امام خمینی فارسی هفتم

حکایت: چراغ ۱۱۹/ معنی فارسی پایه هفتم

نابینایی در شب، چراغ به دست و سبو بَر دوش، بر راهی می‌رفت.
معنی:
فرد نابینایی در تاریکی شب ، درحالی که چراغی در دست گرفته بود و کوزه ای بر دوشش گرفته بود از راهی می رفت .
سبو: کوزه
دوش: کتف ، شانه

یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟
معنی:
یکی به او گفت: تو که کور هستی و چیزی را نمی توانی ببینی چراغ به چه دردت میخورد .

به کارآمدن: به درد خوردن

گفت: چراغ از بهر کوردلانِ تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند.
معنی:
گفت چراغ را بری خودم نیازرده ام بلکه به خاطر انسان های کوردل و کج فهم است که به من برخورد نکنند و کوزه سفالی مرا نشکنند.
از بهر: بخاطر
کوردل: نادان ، بی بصیرت ، کسی که حقیقت را درک نمی کند
تاریک اندیش: کسی که فکر و اندیشه تاریک دارد ،بداندیش
 
بالا