صدای آهنگ

  • نویسنده موضوع اعتصامی
  • تاریخ شروع
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,675
پسندها
22,732
امتیازها
113
مدال ها
6
شانزده سالم بود که پول توجيبي و کادوي تولد و عيدي هاي دو سالم را جمع کردم گيتار برقي بخرم.بابا اجازه نداد.خيلي که اصرار کردم، قبول کرد. گيتار و يک آمپلي فاير کوچک خريدم.

همه ي تهران را گشتم تا معلم گيتار زن پيدا کنم. پيدا نشد.بابا اجازه نداد پيش معلم مرد بروم.خودم تمرين ميکردم.فايده نداشت.سيم هاي گيتار خيلي سفت بود.دستم را درد مي آورد.نميتوانستم کوک اش کنم.صدايش بلند بود و خانواده را اذيت ميکرد.نااميد شدم.دو سال گذشت.گيتار کنار اتاق ماند و خاک خورد.برايش که مشتري پيدا شد، به اصرار مامان و بابا فروختم اش.مامان گفت پول گيتار را دست بند طلا بخر و نگه دار،برايت بماند.

دست بند را هنوز دارم.حتا بعد ازدواج که براي خريد خانه،همه ي طلاهايم را فروختم،نگه اش داشتم.هميشه هم دستم است.
گاهي دختر دو سال و نيمه ام،سرش را روي دستم مي گذارد و لبخند مي زند. مي گويد:"مامان،چرا از دستت صداي آهنگ مي آد؟"


کفش_هاتو_جفت_کن# ‍

#ضحي_کاظمي
 

موضوعات مشابه

میکائیل1
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
27
میکائیل1
میکائیل1
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
41
اعتصامی
اعتصامی
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
40
اعتصامی
اعتصامی
بالا