شعر شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد 🔴بامعنی

[اعتصامی]

شعر شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد 🔴بامعنی

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد

گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد ، آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش وا کن
که می‌خواهد این قوی زیبا بمیرد

"دکتر مهدی حمیدی شیرازی"

معنی شعر
همونجور ک کسی نمیدونه قوها کجا متولد شدن هیچکس اطلاع نداره کجا میمیره ولی شاعر حدس و گمان میزنه ک این قوی عاشق پناه میبره ب دله دریا و برای اینکه غم و درد و ترس مردن رو از وجود خودش دور کنه جایی رو واسه جان دادن انتخاب میکنه ک زمانی رو اونجا با معشوق خودش ملاقات کرده.
در افسانه‌های کهن آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمی‌کند و تنها در نزدیکی لحظات پایانی عمرش ، به گوشه‌ای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان فصل الخطاب عمر عاشقانه خود می‌خواند که با اتمام آواز جانش را از دست می‌دهد. در اساطیر کهن ذکر شده که قو در ساعت‌های آخر مرگ به محل اولین جفتگیری خود بر می گردد و آواز سر می‌دهد. اصطلاح "آواز قو" به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد یا یک مجموعه وام گرفته از همین افسانه‌ها است