بخوانید حکایتی زیبا درمورد عاقبت ترس از مرگ..

  • نویسنده موضوع ملوسکتونم
  • تاریخ شروع
ملوسکتونم

ملوسکتونم

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
9/11/23
نوشته‌ها
1,406
پسندها
838
امتیازها
113
مدال ها
16
جنسیت
خانم👩
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که می‌ماند لااقل در آسایش زندگی کند!
برای همین سکه‌ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی‌ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه‌اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه‌اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض.
او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده‌اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه‌اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را می‌کوبد. با هر ضربه و هر صدا که می‌شنید نگرانی و ترسش بیشتر می‌شد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه می‌کردند فکر می‌کرد!
کم کم نگرانی و ترس همه‌ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شب‌ها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه‌ی همسایه می‌شنید دلهره‌اش بیشتر می‌شد و تشویش سراسر وجودش را می‌گرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده می‌شد برای او ضربه‌ای بود که در نظرش سم را مهلک‌تر می‌کرد.
روز سوم خبر رسید که او مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
این داستان حکایت این روزهای برخی از ماست. هر شرایط و بیماریی مادامیکه روحیه‌ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی‌ها مغلوب استرس و نگرانی می‌شوند تا خود بیماری…
 
ماه_من

ماه_من

Ms
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
22/12/23
نوشته‌ها
226
پسندها
200
امتیازها
63
مدال ها
17
جنسیت
خانم👩
خیلییی قشنگ بود ملوسک😍🌷
آموزنده بود🌷🌷🌷
 
ملوسکتونم

ملوسکتونم

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
9/11/23
نوشته‌ها
1,406
پسندها
838
امتیازها
113
مدال ها
16
جنسیت
خانم👩
ماه_من

ماه_من

Ms
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
22/12/23
نوشته‌ها
226
پسندها
200
امتیازها
63
مدال ها
17
جنسیت
خانم👩
مریم qoeen

مریم qoeen

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
8/11/23
نوشته‌ها
1,085
پسندها
179
امتیازها
63
مدال ها
12
جنسیت
خانم👩
عالی ❤️ زنده باشی عزیزم🌹
 
ملوسکتونم

ملوسکتونم

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
9/11/23
نوشته‌ها
1,406
پسندها
838
امتیازها
113
مدال ها
16
جنسیت
خانم👩
یکی یدونه

یکی یدونه

وطن یار
تاریخ ثبت‌نام
31/12/23
نوشته‌ها
2,277
پسندها
631
امتیازها
113
مدال ها
12
خیلی قشنگ بود ممنون اجی ❤❤❤🥰🥰🥰
 
ملوسکتونم

ملوسکتونم

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
9/11/23
نوشته‌ها
1,406
پسندها
838
امتیازها
113
مدال ها
16
جنسیت
خانم👩
بالا