شاهدخت
👸
پرنسس وطن وی
- تاریخ ثبتنام
- 5/10/22
- نوشتهها
- 7,299
- پسندها
- 10,250
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 16
بیشعوری ربطی به سواد ندارد، به رفتار آدم ربط دارد. حتی بعضی از بیشعور ترین افراد، کسانیاند که متخصص محسوب میشوند و دیگران را راهنمایی میکنند
بیشعوری یک نوع اعتیاد است و مثل سایر اعتیادها به الکل و مواد مخدر یا وابستگی دارویی ،اثرات سوء و زیانباری برای شخص معتاد و اجتماعی که در آن زندگی میکند دارد. بدترین خصوصیت این اعتیاد آن است که بیشعورها ذرهای هم از بیشعوریشان آگاه نیستند.
بیشعورها اصولا نسبت به همه چیز حالت تهاجمی دارند.
بهترین راه برای سرو کار داشتن با بیشعور تمام عیار آن است که تا حد امکان با آن ها سرو کار نداشت! اصلاً به فکر اینکه این بیشعورها تحلیل بروند و پیر شوند نباشید، به نظر میرسد که رویینتناند. آدمهایی که دربارهشان گفته میشود: «خدا آنها را نمیخواهد و شیطان هم میترسد که زیاد بهشان نزدیک شود» و بنابراین ما گیرشان افتادهایم.
بیشعورها در موارد زیر غر میزنند: وقتی که دیگران پولی به دست بیاورند؛ وقتی که خودشان پولی به دست بیاورند؛ دربارهی این واقعیت که باید برای امرار معاش کار کرد؛ دربارهی طول مدتی که بیکار شدهاند، دربارهی هوا، دربارهی اقتصاد، به خاطر کم توجهی بچههایشان به آنها؛ به خاطر پرتوقعی والدینشان، برای سیاستهای جهانی، برای اینکه چرا به نظر نمیآید هیچکس از آنها خوشش بیاید، از دست آدمهایی که مدام در حال غر زدنند.
بخشی از کتاب بیشعوری نوشته خاویار کرمنت
بیشعوری یک نوع اعتیاد است و مثل سایر اعتیادها به الکل و مواد مخدر یا وابستگی دارویی ،اثرات سوء و زیانباری برای شخص معتاد و اجتماعی که در آن زندگی میکند دارد. بدترین خصوصیت این اعتیاد آن است که بیشعورها ذرهای هم از بیشعوریشان آگاه نیستند.
بیشعورها اصولا نسبت به همه چیز حالت تهاجمی دارند.
بهترین راه برای سرو کار داشتن با بیشعور تمام عیار آن است که تا حد امکان با آن ها سرو کار نداشت! اصلاً به فکر اینکه این بیشعورها تحلیل بروند و پیر شوند نباشید، به نظر میرسد که رویینتناند. آدمهایی که دربارهشان گفته میشود: «خدا آنها را نمیخواهد و شیطان هم میترسد که زیاد بهشان نزدیک شود» و بنابراین ما گیرشان افتادهایم.
بیشعورها در موارد زیر غر میزنند: وقتی که دیگران پولی به دست بیاورند؛ وقتی که خودشان پولی به دست بیاورند؛ دربارهی این واقعیت که باید برای امرار معاش کار کرد؛ دربارهی طول مدتی که بیکار شدهاند، دربارهی هوا، دربارهی اقتصاد، به خاطر کم توجهی بچههایشان به آنها؛ به خاطر پرتوقعی والدینشان، برای سیاستهای جهانی، برای اینکه چرا به نظر نمیآید هیچکس از آنها خوشش بیاید، از دست آدمهایی که مدام در حال غر زدنند.
بخشی از کتاب بیشعوری نوشته خاویار کرمنت