اهل دلی ترک جهان کرده بود
ز اهل جهان روی نهان کرده بود
رفته و در زاویهای ساخته
وز همه آن زاویه پرداخته
آمده سیر از تک و پوی همه
بسته در خانه به روی همه
مجلسی او دل آگاه او
همدم او آه سحرگاه او
ساخته چون جغد به ویرانهای
دم به دمش خود به خود افسانهای
رفت فضولی به در خانهاش
زد به فضولی در...
اعتصامی
موضوع
اهلدلیترکجهانکردهبود
ز اهلجهان روی نهان کردهبود
عکس نوشته وحشی از این دربدری سود چیست
محبوبترین اشعار
وحشی بافقی
گنجور