انشرلی موخرمائی
کاربر شهروند
Ms- تاریخ ثبتنام
- 19/6/23
- نوشتهها
- 1,755
- پسندها
- 1,160
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 14
- جنسیت
- خانم👩
📌تو یه مطالعه جالب و آموزنده یک گروه از پژوهشگرهای کانادایی دنبال این بودن ببینن "یه پدر چطور میتونه دخترش رو به سمت افسردگی هل بده
و یا از انواع مشکلات روانی دورش کنه؟!"...
📌واسه رسیدن به جواب، تیم پژوهش یه گروه نسبتا بزرگ از دخترهای نوجوونی که تشخیص افسردگی دریافت کرده بودن رو انتخاب کردن و نشستن حسابی با این نوجوونها در مورد زندگی، خانواده، رابطه با پدر و مادر و مشکلاتی که تجربه کردن صحبت کردن…
📌تو مرحله دوم برای اینکه یافتهها قابل مقایسه باشه، رفتن یه گروه خیلی مشابه از دخترهای نوجوون غیرافسردهای که هیچ نشونهای از مشکلات سلامت روان نداشتن رو هم پیدا کردن و نشستن با اونها هم حسابی مصاحبه کردن و شروع کردن به مقایسه خروجی دادههای این دو گروه...
📌نتایج واقعا جالب بود:
+ اونقدری که کیفیت رابطه با پدر، یعنی تنش و تعارض و اختلافات، مشکلات رفتاری و سردی و طرد تجربه شده از طرف پدر یا عاطفه و گرمی و صمیمیت از طرف اون روی روح و روان دخترهای نوجوون اثر داره کیفیت رابطه با مادر اثرگذار نیست!
📌تو این مطالعه مشخص شد:
دخترهای نوجوون افسرده بیشتر از اینکه از دست رفتارهای مادر رنجیده بشن و به اون خشم داشته باشن!، به رفتارهای پدر حساس بودن و حضور پدر، کیفیت توجه و تعاملش و نشون دادن علاقهش به دخترش به شدت روی روح و روان دخترش اثرگذاره و پدر وظیفه سنگینی به عهده داره.
⁉️حالا یه پدر چجوری میتونه وظیفه خودش رو به خوبی در قبال دختر نوجوونش انجام بده!؟،
✅ ۱. تا وقتی نوجوونه، اجازه بدید نوجوونی کنه!
ازش نخوایید زود بزرگ بشه وقتی هنوز حس میکنه بزرگ نشده."این چیه پوشیدی!، این چیه انتخاب کردی!،تو دیگه بزرگ شدی! و انتظار میانجی بین شما و همسرتون شدنها"، باعث بزرگ شدنش نمیشه، عزت نفسش رو ضعیف میکنه.
دنیای نوجوونی یعنی زرق و برق، شیطنت شادی...
✅ ۲. رابطه صمیمیتر، رفتارهای پرخطر کمتر!
ظرف روانی نوجوون الان دیگه بزرگتر شده و به نیازها حساستره.
به نسبتی که پاسخگوی این ظرف عاطفه باشیم، اون سوت و کف زدنهای مردمِ بیرون از خونه ،کمتر نظرش رو جلب میکنه
و به نسبتی که این ظرف خالی باشه، نظرش به آدمهای بیرون از خونه بیشتر جلب خواهد شد.
✅۳. گرفتن احساس امنیت از طرف پدر یعنی پذیرش هرچه بهتر خویشتن!
تو یه بررسی دیدن هرچی رابطه با پدر بدتر باشه و پدر سردی، کنترلگری و قضاوتگری بیشتری رو از خودش نشون بده، نوجوون کمتر خودش رو دوست داره و هرچی یه پدر احساس امنیت بیشتری بده، دختر بیشتر خودش رو میپذیره.
و یا از انواع مشکلات روانی دورش کنه؟!"...
📌واسه رسیدن به جواب، تیم پژوهش یه گروه نسبتا بزرگ از دخترهای نوجوونی که تشخیص افسردگی دریافت کرده بودن رو انتخاب کردن و نشستن حسابی با این نوجوونها در مورد زندگی، خانواده، رابطه با پدر و مادر و مشکلاتی که تجربه کردن صحبت کردن…
📌تو مرحله دوم برای اینکه یافتهها قابل مقایسه باشه، رفتن یه گروه خیلی مشابه از دخترهای نوجوون غیرافسردهای که هیچ نشونهای از مشکلات سلامت روان نداشتن رو هم پیدا کردن و نشستن با اونها هم حسابی مصاحبه کردن و شروع کردن به مقایسه خروجی دادههای این دو گروه...
📌نتایج واقعا جالب بود:
+ اونقدری که کیفیت رابطه با پدر، یعنی تنش و تعارض و اختلافات، مشکلات رفتاری و سردی و طرد تجربه شده از طرف پدر یا عاطفه و گرمی و صمیمیت از طرف اون روی روح و روان دخترهای نوجوون اثر داره کیفیت رابطه با مادر اثرگذار نیست!
📌تو این مطالعه مشخص شد:
دخترهای نوجوون افسرده بیشتر از اینکه از دست رفتارهای مادر رنجیده بشن و به اون خشم داشته باشن!، به رفتارهای پدر حساس بودن و حضور پدر، کیفیت توجه و تعاملش و نشون دادن علاقهش به دخترش به شدت روی روح و روان دخترش اثرگذاره و پدر وظیفه سنگینی به عهده داره.
⁉️حالا یه پدر چجوری میتونه وظیفه خودش رو به خوبی در قبال دختر نوجوونش انجام بده!؟،
✅ ۱. تا وقتی نوجوونه، اجازه بدید نوجوونی کنه!
ازش نخوایید زود بزرگ بشه وقتی هنوز حس میکنه بزرگ نشده."این چیه پوشیدی!، این چیه انتخاب کردی!،تو دیگه بزرگ شدی! و انتظار میانجی بین شما و همسرتون شدنها"، باعث بزرگ شدنش نمیشه، عزت نفسش رو ضعیف میکنه.
دنیای نوجوونی یعنی زرق و برق، شیطنت شادی...
✅ ۲. رابطه صمیمیتر، رفتارهای پرخطر کمتر!
ظرف روانی نوجوون الان دیگه بزرگتر شده و به نیازها حساستره.
به نسبتی که پاسخگوی این ظرف عاطفه باشیم، اون سوت و کف زدنهای مردمِ بیرون از خونه ،کمتر نظرش رو جلب میکنه
و به نسبتی که این ظرف خالی باشه، نظرش به آدمهای بیرون از خونه بیشتر جلب خواهد شد.
✅۳. گرفتن احساس امنیت از طرف پدر یعنی پذیرش هرچه بهتر خویشتن!
تو یه بررسی دیدن هرچی رابطه با پدر بدتر باشه و پدر سردی، کنترلگری و قضاوتگری بیشتری رو از خودش نشون بده، نوجوون کمتر خودش رو دوست داره و هرچی یه پدر احساس امنیت بیشتری بده، دختر بیشتر خودش رو میپذیره.