شعر عید نوروز کوتاه کودکانه 🔴 متن کامل

  • نویسنده موضوع اعتصامی
  • تاریخ شروع
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
23,388
پسندها
22,656
امتیازها
113
مدال ها
6
InShot


شعر عید نوروز کوتاه کودکانه 🔴 متن کامل
خبر خبر خبردار
گل آمده به بازار

یکی دو تا نه، ده تا
نه ده، نه صد، چه بسیار

به برف و سرما گفته
برو خدا نگهدار

خبر خبر شبانه
درخت زده جوانه

دوباره بر سرش بست
شکوفه دانه دانه

به روی شاخه ای ساخت
پرستو آشیانه

خبر خبر خبرهاست
میان باغ غوغا

کدام را بگویم؟
که هر چه هست زیباست

خلاصه خبرها
بهار خوب و زیباست


بازار گل و سبزه
ببین چقدر شلوغه

وقتی میگن عید اومده
یک حرف بی دروغه

رفتن به دشت وصحرا
چه کیفی داره هر سال

پرواز پروانه ها
قشنگ با دو تا بال

با صحت و سلامت
خدا را شکر گذاریم

با هوای بهاری
چیزی ما کم نداریم

بهار یواش یواش می آد
بازم صدای پاش می آد

حسنی صداشو می شنوه
خنده روی لباش می آد

حسنی بهارو دوست داره
شکوفه‌ها شو دوست داره

وقتی که بلبل می خونه
حسنی صداشو دوست داره

خوب می دونه فصل بهار
فصل گل و شاپرکه

دلش می خواد داد بزنه
عید شما مبارکه

می خواد خودش مثل بهار
نو بشه و تازه بشه

تو دفتر نقاشیاش
عکس بهارو بکشه


کودک من، بهار من
مایه‌ ی افتخار من
عیدت مبارک

کودک مهربان من
بلبل خوش‌ زبان من
عیدت مبارک

ای گل خوب‌ روی من
طوطی قصه‌ گوی من
عیدت مبارک

کودک من، امید من،
بخت خوش سفید من،
عیدت مبارک

بازار گل و سبزه

ببین چقدر شلوغه

وقتی میگن عید اومده

یک حرف بی دروغه

رفتن بـه دشت و صحرا

چه کیفی داره هر سال

پرواز پروانه ها

قشنگ با دو تا بال

با صحت و سلامت

خدا را شکر گذاریم

با هوای بهاری

چیزی ما کم نداریم

آهای آهای بهاره
عید اومده دوباره
گلهای زرد ولاله
روئیده هر کناره
بهاره و بهاره
بهار صفا میاره
بلبل رو شاخه گل
گنجشکه رو چناره
داره آواز می خونه
این آغاز بهاره
بهاره و بهاره
بهار صفا میاره

کلاغه روی دیوار
صدا میکرد قار و قار

می‌ گفت خبر خبردار
اومده فصل بهار

هوا شده پاک پاک
سبزه در اومد از خاک

برف‌ ها دیگه آب شدن
چشمه‌ ها پر آب شدن

بهار و عید نوروز
آمده اند از امروز

در این بهار زیبا
دنیا شده با صفا


لباس نو می‌ پوشیم
می‌ ریم به دید و بازدید

مگر خبر نداری
دوباره عید شده، عید

دلخوری‌ ها، غصه‌ ها
پر می‌ کشن، دود می‌ شن

اخم‌ ها و دشمنی‌ ها
با بوسه نابود میشن

خنده و ماچ و عیدی
بهتر از این نمی‌ شه

کاش نره عید نوروز
این‌جا باشه همیشه



حاجی فیروزه
سالی یه روزه
همه می دونن
منم می دونم
عید نوروزه
بشکن بشکنه بشکن
من نمی شکنم بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره
این سیاه بیچاره چه قدر حوصله داره

من سنبلم من سنبلم

همنشین با بلبلم

وقتی میام بـه بستان

باغبون میشه چه خندان

نزدیک عید نوروز

با طبل حاجی فیروز

عید شـما مبارک

تو کوچه و محله پر شده از عطر یاس
تو شاخه درخت‌ها شکوفه‌های گیلاس

خانه مادر بزرگ شلوغ و پر هیاهو
محله قدیمی کوچه‌های تو در تو

تو جشن عید نوروز نقل و نبات و آجیل
اول می‌ریم دیدن بزرگ‌ترهای فامیل

بهار رسیده از راه با عطر و بوی نسیم
یکی یکی به فامیل نوروزو تبریک می گیم

پدر بزرگ دوباره به همه عیدی می‌ده
بچه ها شاد و خندون دوباره جشن عیده

سنجد و سیب و سرکه

چند تخمِ مرغ رنگی

با سمنو و سرکه

چه سفره ی قشنگی

با یک قرآنِ زیبا

کنارِِ تنگِ ماهی

همراهش سیر و سبزه

چیده شده چه عالی

منتظرِ ِ مهمونیم

به فکرِِ هم می مونیم

با خوشحالی ، همیشه

شعر هایِ شاد می خونیم

با صحت و سلامت

هفت سین ما کامله

اگر که خوش نباشیبم

تعطیلاتِ ما مشکله

نوروز آمده

سبزه رو بیار

آچین و واچین

نوروز آمده

سفره رو بچین

دستاتو وا کن

بالا بیار

شکر خدا رو

به جا بیار..

نوروز امده

فصل بهاره

نم نم بارون

داره می باره

ماهی کوچیک

توو سفرمون

داره میگه که:

فصل بهاره…

دستاتو وا کن

بالا بیار

شکر خدا رو

به جا بیار
 
بالا