اعتصامی
دردت وَه گیانم هلنم
مدیر کل
- تاریخ ثبتنام
- 4/10/22
- نوشتهها
- 21,586
- پسندها
- 22,236
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 6
فیلم / بدون تعارف با مادر شهید امنیت
fashnews.ir
عصر روز ۲۶ آبان ماه بود «مجیدرضا رهنورد» در خیابان حرعاملی مشهد با سلاح سرد به نیروهای حافظ امنیت حمله و حسین زینالزاده را با چندین ضربه متوالی چاقو به سر و گردن و بدن و سپس دانیال رضازاده را با ضربه چاقو به گردن به شهادت رساند.
فرازی از مصاحبه با دوستان شهید حسین زینالزاده
حسین در دستان من جان داد
با علی صادقی از دوستان شهیدان دانیال و حسین، تلفنی گفتوگو میکنیم. او که مراوده بیشتری با حسین داشته، درباره دوست شهیدش میگوید: حسین درکل شخصیت شوخطبع و به قول ما پرشروشوری داشت، اما سه، چهارماهی میشد که بسیار آرام و تودار شده بود. ما علاوهبر هممحلهایبودن در بوستان غدیر هم در قسمت ورودی خودروها همکار بودیم. بچهها هر وقت بر سر موضوعی با مردم به مشکلی برمیخوردند، حوالهاش میکردند به حسین، چون مطمئن بودند حسین با زبان نرم و روحیه آرامی که دارد از پس ماجرا برمیآید و میتواند طرف مقابل را آرام کند.
او از روز واقعه میگوید: ساعت حدود چهار و ربع بود که کمکم فضای آرامی در محله حاکم شده بود و داشتیم به سمت پایگاه حرکت میکردیم. حواسمان به اطراف بود که ناگهان دیدیم جوانی با عجله از خانهای به وسط خیابان پرید. حسین از ما جلوتر بود.
تا به خودمان آمدیم، دیدم جوان با چاقوی قصابی بزرگی که در دست داشت به گیجگاه حسین ضربه محکمی زد و تا ما برسیم ضربات پشت سر هم به سر، صورت و کتف دوستمان اصابت کرد. ضارب بعد از آن به چهار نفر دیگر که برای کمک آمده بودند، ضرباتی وارد کرد که سه تن از آنها مجروح شدند و دانیال مثل رفیقش، حسین، شهادت قسمتش بود.
علی در حالیکه ناراحتی را از تُن صدایش میتوان حس کرد درباره لحظه شهادت دوست شهیدش، میگوید: لحظهای که حسین بر زمین افتاد، خودم را بالای سرش رساندم. سعی کردم با دستمالی جلو خونریزی را بگیرم، اما بیفایده بود. ضربات کار خودش را کرده بود. او در میان دستان من تمام کرد و دانیال که در آغوش یکی دیگر از دوستانمان بود، با بلندشدن صدای ا...اکبر اذان مغرب در حالیکه اشهد بر لب داشت، چشمانش را بست.
خیّر گمنام
علیرضا از یتیمی حسین میگوید و یتیمنوازی و دستگیریاش از خانوادههای نیازمند: «حسین دانشجو بود و کار ثابت و درآمد چندانی نداشت، اما میدانستیم برای چند خانواده نیازمند حاشیه شهر بستههای معیشتی تهیه میکند. هزینه تهیه این بستهها از همان حقوق ناچیزی بود که از محل کارش در بوستان غدیر میگرفت.
آخرین باری که حسین بستههای معیشتی را به خانوادههای نیازمند میرساند، به تکتک آنها شمارهتلفنی میدهد و تأکید میکند اگر سر ماه خبری از او نشد، با آن شماره تماس بگیرند. موضوعی که تا قبل شهادت این عزیز اصلا خبر نداشتیم و از تماس یکی از آن خانوادهها با دوست خیرمان متوجه شدیم.»
❤️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
💙اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
💛اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
💚اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم