چگونه یک کتاب بنویسیم؟

  • نویسنده موضوع هلنم
  • تاریخ شروع
ه

هلنم

گلاره چاو سایت
تاریخ ثبت‌نام
5/12/22
نوشته‌ها
20,000
پسندها
2,842
امتیازها
113
مدال ها
11

15 مرحله ساده و شگفت انگیز برای نوشتن کتاب​

1. ایده اصلی کتاب را پیدا کنید.​


قطعاً اولین چیزی که برای نوشتن یک کتاب نیاز دارید یک ایده است. اگر ایده‌ای نداشته باشید حتی یک صفحه هم نمی‌توانید بنویسید!
اگر قبل از نوشتن کتاب می‌دانید که چه می‌خواهید بنویسید، پس حتماً ایده‌ای در سر دارید، در غیر این صورت شکست شما در این کار حتمی است. اگر هیچ ایده‌ای ندارید شاید پاسخ به چند سؤال بتواند شما را در این راه یاری کند:
● درباره چه چیزی می‌خواهم بنویسم؟
● فکر می‌کنید چه موضوعی برای نوشتن مهم است؟
● مخاطبین داستان یا موضوع کتاب من چه کسانی هستند؟
● شما به چه کتاب‌هایی علاقه دارید؟
● آیا می‌‌‌توانم موضوعات این کتاب را به شیوه‌ای تاثیرگذار بیان کنم؟
این سؤالات به شما کمک می‌کنند تا ایده‌های متفاوت ذهن خود را محدود کرده و سرانجام به یک ایده واحد برسید. ممکن است شما چندین ایده داشته باشید اما توجه و تمرکز بر روی آن موضوعی که شما به آن علاقه و تسلط دارید می‌تواند بهترین گزینه باشد.

اگر ایده ای نداشتید چطور؟
کتاب‌هایی که به مطالعه‌ی آنها علاقه‌مند هستید و یا کتاب‌هایی که تاثیر به‌سزایی روی شما داشته‌اند را بررسی کنید. به احتمال زیاد نوشتن کتاب هایی به این سبک بهترین گزینه برایتان باشد.
این مطلب را نیز مطالعه کنید: چاپ کتاب برای برندسازی شخصی

۲. در مورد سبک و ژانر موضوعتان تحقیق کنید​


پس از یافتن ایده اصلی، قدم بعدی تحقیق در زمینه ژانر است. اگر کتابی که می‌خواهید بنویسید در دسته‌بندی کتاب‌های موردعلاقه خودتان است، کار شما در این مرحله ساده است.
  • ● کتاب چند صفحه است؟
    ● موضوعات اصلی آن چیست؟
    ● چند فصل دارد؟
    ● آیا می‌شود مشابه آن نوشت؟
    ● ساختار موضوعی کتاب چگونه است؟
    ● با چه سبکی نگارش شده؟ (مقاله سبک های نویسندگی کتاب)
    ● چند صفحه دارد؟
    ● چند فصل دارد؟
    ● ساختار داستان چگونه است؟
    ● تم‌های اصلی آن چیست؟
    و مهم‌تر از همه اینکه آیا شما می‌توانید کتابی با این ویژگی‌ها بنویسید؟
%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D9%88-%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF.jpg

در زمان بررسی به موضوعات زیر دقت کنید:
● چرا مخاطبین این کتاب را مفید و جذاب دیده‌اند؟
● این کتاب‌ها چه محتوایی ارائه می‌دهند؟
● وجه تمایز این کتاب با دیگر کتاب‌های مشابه چیست؟
● در نهایت بیندیشید که آیا کتاب شما حرف جدیدی برای گفتن دارد؟
به عنوان مثال، اگر بخواهید یک کتاب مهیج روانشناسی بنویسید آیا راوی هوشمند و اسرارآمیزی برای بیان داستان دارید و آیا داستانتان برای به چالش کشیدن خواننده به طرح معماهای حیرت‌انگیز می‌پردازد؟ اگر کتابتان مستند است، چه موضوع خاصی برای آن در نظر دارید و آیا برای نوشتن آن دانش لازم، کافی و عمیق در اختیار دارید؟ به همین ترتیب برای مابقی ژانرها هم تحقیق کنید.
بعد از بررسی و تحلیل کتاب‌های مشابه در حوزه انتخابی، زمان آن است تا پا را فراتر بگذارید و وجه تمایزی برای کتاب خودتان پیدا کنید
برای تحقیق در سایت آمازون، به صفحه کتاب‌های پرفروش بروید و از نوار سمت چپ صفحه ژانر خود را جستجو کنید. شرح کلی این کتاب‌ها را مطالعه کنید تا ببینید چه چیز باعث موفقیت این کتاب‌ها شده است.
بهترین کتاب های مدیریتی سایت آمازون


۳. خلاصه و طرح کلی کتاب را بنویسید​


برای نوشتن داستانی خوب و قابل قبول، بهتر است در ابتدای کار خلاصه و طرح کلی کتاب را بنویسید، به‌خصوص اگر اولین کتاب شما باشد. شما به یک طرح کلی منسجم نیاز دارید تا هرزمان به بن‌بست برخوردید از آن استفاده کنید (باور کنید در حین کار بارها ممکن است به بن‌بست برسید).
اگر میخواهید یک داستان عالی بنویسید، ابتدا یک طرح کلی از آن را برای خود ترسیم کنید به ویژه اگر این اولین کتاب شماست؛ زیرا شما نیاز دارید تا یک طرح کلی داشته باشید تا هر زمان در قسمتی از مراحل نگارشتان به مشکل خوردید بتوانید به این طرح کلی تکیه کنید و خط داستانی کتابتان را دوباره بیابید.

حالا چطور طرح کلی کتاب را بنویسیم؟​

در اینجا به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

● فرمتی که برای داستانتان مناسب است انتخاب کنید.​

طرح‌های کلی متفاوتی برای هر داستان وجود دارد: طرح کلی جریان سیال ذهن، طرح کلی موشکافانه و دقیق برای فصل‌ها و صحنه‌ها، طرح کلی شخصیت محور و غیره. اگر یک طرح کلی انتخاب کردید و برای کتابتان مناسب نبود، از فرمت‌های دیگر برای آن استفاده کنید.باور کنید طرح کلی شما هرقدر هم که ضعیف باشد بهتر از آن است که کتابتان اصلاً طرح کلی نداشته باشد.

● آغاز، پایان و بدنه داستان کتاب را مشخص کنید.​

بسیاری از نویسندگان دقیقاً می‌دانند که چطور داستان خود را شروع کنند اما هنوز درباره ادامه آن و پایان داستان ایده‌ای ندارند. در این مرحله می‌توانید به تمام اجزای داستان خود فکر کنید و قسمت‌هایی را برای داستان تعیین کنید و در نهایت آن‌ها را به هم وصل کنید.
بدانید که پرفروش ترین کتاب‌ها عموماً پایان‌بندی‌های قوی داشته‌اند. پس بهتر است از ابتدای کار به فکر پایان مناسبی برای داستان خود باشید.

● ماجراهای داستان خود را مشخص کنید.​

کشمکش‌ها و اتفاقات داستان از نقاط قوت یک کتاب خوب محسوب می‌شود. این اتفاقات و کشمکش‌ها احساسات خواننده را برمی‌انگیزد و در او حس تنش القا می‌کند و به‌خوبی در ذهن خواننده می‌نشیند و آن‌ها را تا انتهای داستان دنبال می‌کند، در نتیجه پیامی که می‌خواهید به مخاطب خود انتقال دهید تأثیرگذارتر خواهد بود. لازم نیست از ابتدا دقیقاً بدانید کدام ماجرا در کجای داستان باید اتفاق بیفتد، اما باید بدانید که آن‌ها را چطور در داستان جای بدهید که بیشترین تأثیر را بر خواننده داشته باشند.
بهترین کتاب‌ها، پایانی دارند که خواننده احساس می‌کند آن را «به دست آورده» است!

● شخصیت‌های داستان را مشخص کنید.​

اگر هنوز روی شخصیت‌ها کار نکرده‌اید، حین نوشتن طرح کلی بهترین زمان برای شخصیت‌پردازی است.
برای تعیین شخصیت ها به حداقل موارد زیر پاسخ دهید.
ویژگی‌های منحصربه‌فرد شخصیت‌ها؟
● شخصیت‌ها چطور با یکدیگر برخورد می‌کنند و این برخوردها چطور شخصیت آن‌ها را در امتداد داستان اثبات می‌کند؟
● چه چیزهایی برای آن‌ها مهم است؟ آن‌ها چه کسانی هستند؟
● خط مشی‌های آن‌ها؟
● موقعیت آن‌ها در داستان؟
● و قرار است چه اتفاقاتی برایشان بیفتد؟
شخصیت پردازی قوی می‌تواند خواننده را مجذوب آن شخصیت کند

۴. با قدرت آغاز کنید​


حالا وقت نوشتن است. یکی از مهم‌ترین قسمت‌های نویسندگی شروع داستان است. بدون هیچ اغراقی، صفحات اولیه داستان شما تعیین کننده موفقیت یا شکست شماست.
اگر این صفحات به حد کافی خوب و گیرا نباشند، خیلی از خواننده‌ها تمایلی به ادامه خواندن داستان شما ندارند و کتاب را به گوشه‌ای پرتاب کرده و هرگز آن را نمی‌خوانند.
پس شما به قلابی نیاز دارید تا با آن خواننده را به دام بیندازید و چنان توجهش را جلب کنید که نتواند در حین خواندن کتاب حتی پلک بزند!از طریق این لینک چند نمونه مقدمه کتاب را ببینید.) گزیده‌ای از صفحات اول چند کتاب پرفروش را با هم بخوانیم:

"اگر بتوان همه شنبه های سال ۱۹۸۲ را یک روز در نظر گرفت، من تریسی را ساعت ۱۰ صبح آن شنبه دیدم، داشتیم در میان شن ها و سنگریزه های حیاط کلیسا قدم می زدیم و هر کدام دست مادرمان را گرفته بودیم"
نوسان زمان
"ژاک سونیر، متصدی مشهور، تلوتلوخوران وارد گالری طاق دار موزه گراند گالری شد."
راز داوینچی
سوال این است با این حال که برخی از انسان ها در لاتاری برنده می‌شوند، چرا شرایط زندگی آن ها دوباره در عرض 10 سال به حالت فقرگونه اولیه خود باز میگردند؟
گری رابرت- نبوغ میلیاردی
میدانید پافشاری شما برای چه چیزی است ؟ آیا شما باورهای درست را می شناسید که منجر به نتیجه گیری مثبت در سازمان می‌شود ؟ برایان بورکهارت – نظام گلوله برفی
برایان بورکهارت – نظام گلوله برفی
اینجا فرازمینی ها به شما می‌گویند سفر به سیاره زمین توسط سفینه فقط یک توهم است ما در بین شما هستیم و زندگی میکنیم ...!
حمید رضا حیدری نژاد – تماس با فرازمینی ها
این کتاب‌ها ژانرهای مختلفی دارند ولی در جملات اول تمام آن‌ها چیزی مشترک است: توجه مخاطب را جلب می‌کند. درست مثل این کتاب‌ها می‌توانید داستان خود را با جملاتی قوی و تا حدی اسرارآمیز آغاز کنید.
از اینجا به بعد کار شما پرشور کردن داستان و بالابردن سطح آن است. باید با پرداختن به شخصیت‌هایی روشن با انگیزه‌های مختلف احساسات خواننده را با شخصیت‌ها همراه کنید
نکته حائز اهمیت این است که شخصیت اصلی داستان مهمترین بخش داستان است، هرگز در یک زمان بیش از یک یا دو شخصیت اصلی معرفی نکنید.
برای نوشتن شخصیت اول داستان روش‌های زیادی وجود دارد. شاید مجبور باشید از جملات متفاوتی برای شروع داستان استفاده کنید، یا حتی صحنه‌های گوناگونی را امتحان کنید تا در نهایت بتوانید تعادل لازم را برقرار کنید.مطمئن باشید این تلاش های چند باره ارزش آن را دارد که گام اول خود را بدون نقص بردارید.

۵. روی محتوای خود تمرکز کنید​


همه این قسمت‌ها همچون لایه‌های کوه یخ روی هم قرار می‌گیرند و حتی اگر همیشه نتوانید آن‌ها را ببینید ولی روی هم رفته ساختار کلی داستان را ایجاد می‌کنند.
بسیاری از نویسندگان معتقدند که کلید اصلی برای نوشتن یک کتاب عالی شیوه نگارش آن است: کلمات تأثیرگذار، جملات ماهرانه، ادبیات تمثیلی و همه فنونی که شکسپیر مجذوب و شیفته آن بوده است.
بگذارید خیالتان را راحت کنیم، نیازی به این کارها نیست. البته شیوه نگارش از اهمیت زیادی برخوردار است (اما بیشتر برای متون ادبی و شعر)، برای کار شما محتوا و جوهره داستان نقش به‌سزایی ایفا می‌کند.
به همین خاطر در ابتدا شما باید روی داستان، شخصیت‌ها، تم و حوادث و اتفاقات داستان خود تمرکز کنید.
روی جذاب تر شدن کتاب تمرکز کنید نه اینکه فقط صفحات را سیاه کنید
البته گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش است، به‌ویژه برای شما که اولین بار است کتاب می‌نویسید.
وقتی طرح کلی وصله پینه‌ای خود را آماده کردید قطعاً شوق و ذوق دارید تا این قسمت‌ها را به هم وصل کنید، شروع به نوشتن می‌کنید و صفحات را یکی پس از دیگری فقط سیاه می‌کنید!
اگر کتاب را از این حرف‌ها پر کنید خوانندگان شما خسته می‌شوند و گاهی حس می‌کنند شما فقط می‌خواهید هنر فن بیان خود را به رخ آن‌ها بکشید.
تا اینجا نوشتن طرح کلی کار و کاربرد آن مشخص شد. شما باید ترتیب کار خود را بدانید تا در مسیر از پیش تعیین شده رو به جلو حرکت کنید.

نکات زیر برای ایجاد یک محتوای خوب مناسب است:​

هر جمله ای که می نویسید بایستی دارای یکی از این دو خصیصه باشد. معرفی یک شخصیت یا توصیف یک رویداد. این نظر کرت ونگوگ است و ۱۰۰٪ هم درست است.

● معرفی یک شخصیت یا توصیف یک رویداد​

اگر یکی از جملات هیچ‌کدام از این دو خصیصه را نداشت آن جمله را حذف کنید. سپس ببینید اگر در متن کلی شما تغییری ایجاد نشد و همچنان متن معقولی بود دیگر آن جمله را اضافه نکنید.

● از روند داستان خود آگاه باشید.​

اگر داستان کند پیش برود بدین معناست که در حجم توصیفات زیاده‌روی کرده‌اید. اگر وقایع کتاب خیلی آرام پیش می‌رود احتمالاً آن‌قدر که محو شیوه نگارش خود شده‌اید از محتوا و جوهره داستان غافل شده‌اید.

۶. خواننده محور بنویسید​


اساسی‌ترین قانون نوشتن یک کتاب این است که مردم آن را بخرند و بخوانند. شما باید تلاش کنید چیزی بنویسید که خوانده شود و سعی کنید خواننده محور بنویسید.
برای مثال، شاید بخشی از کتاب از نظر شما جالب نباشد یا رویدادی را توصیف کرده‌اید که برای خودتان جذاب نیست ولی مطمئن هستید که این بخش لازمه ماجراهای دیگر داستان است.
درست است که این صحنه‌ها خیلی پرشور و جذاب نیستند اما سطحی از آن عبور نکنید. این قسمت‌ها به تجربه خواننده کمک می‌کنند تا به واسطه آن‌ها منتظر قسمت‌های پرشور و هیجان کتاب بماند و در نظر خواننده این قسمت‌ها حکم چاشنی کتاب را دارند.

آن چیزی را بنویسید که خواننده دلش می‌خواهد بخواند.

● در ذهن خود ترسیم کنید که خواننده‌ای در حال خواندن کتاب شماست.​

وقتی خود را جای او می‌گذارید یعنی خواننده را در اولویت اول خود قرار می‌دهید و این امر سبب می‌شود که هدف بازار را نشانه بگیرید. این سبکی است که فروشنده ها برای درک بهتر مشتریان هدف خود از آنها استفاده می کنند. پس مخاطب را در اولویت قرار دهید.
هر چه کتاب شما بتواند بیشتر به این خواننده فرضی پاسخ دهد، فروش آن آسان‌تر خواهد بود.

شاید تصمیم داشته باشید یک داستان جنایی حقیقی برای خوانندگان این ژانر بنویسید.این خواننده‌ها قبلاً داستان‌های جنایی مختلفی خوانده‌اند. پس شما باید جزئیاتی به داستان خود اضافه کنید که قبلاً آن‌ها با آن روبه‌رو نشده‌اند و بنابراین کتاب شما موردتوجه آن‌ها قرار می‌گیرد. توصیفات داستان شما باید به‌گونه‌ای باشد که خواننده را برای خرید کتاب مجاب کند.

۷. برای تعداد کلمات خود هدف تعیین کنید​


حالا برویم سراغ عادات نوشتن شما. هدفی که برای تعداد کلمات خود تعیین می‌کنید نقشی کارآمد در روند نگارش شما بازی می‌کند. به‌خصوص اگر برای تمام کردن کتاب خود مهلت تعیین کرده باشید.
برای هر روز، هر هفته و حتی هر ماه خود تعداد کلمات معین مشخص کنید و به این روش بازدهی خود را به خوبی ارزیابی کنید.
برای نویسندگان تازه‌کار تعداد کلمات زیر را پیشنهاد می‌کنیم:
• ۵۰۰ تا ۷۵۰ کلمه در روز
• ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ کلمه در هفته
• ۶۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ کلمه در ماه
این اهداف برای ۳ تا ۴ روز هفته تعیین شده که برای یک نویسنده مبتدی منطقی به نظر می آید اما به مرور باید پیشرفت کنید.
حتی اگر این حداقل هدف‌گذاری پیشنهادی را رعایت کنید، یعنی ۵۰۰ کلمه در روز و ۳ روز در هفته را صرف نوشتن کنید، خیلی راحت می‌توانید ظرف یک سال کتاب خود را به پایان برسانید.
اگر می‌خواهید بدانید در سریع‌ترین زمان چطور کتاب بنویسیم، هدف‌گذاری کلمات را تغییر دهید:
• ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه در روز
• ۹۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ کلمه در هفته
• ۳۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ کلمه در ماه

این ارقام بر مبنای مسابقه‌ی NaNowriMo هدف‌گذاری شده است. مسابقه‌ای که در آن شرکت‌کنندگان برای نوشتن یک کتاب 50000 کلمه‌ای (حدود 150 تا 200 صفحه) به‌طور متوسط روزانه ۱۶۶۷ کلمه نوشته‌اند. کار سختی است اما می‌توان نوشتن یک کتاب را در این زمان کم تمام کرد. هزاران هزار نویسنده یک کتاب را ظرف مدت یک سال می‌نویسند و این زمان منطقی‌تری است.
قابل ذکر است هر نویسنده‌ای که در مسابقه NaNo شرکت کرده، از آن به‌عنوان تجربه‌ای سخت و طاقت‌فرسا یاد می‌کند. اکثر نویسندگان عقیده دارند این طرز کتاب نوشتن و اینکه مجبور باشی هر روز بیشتر وقت خود را صرف نوشتن کنی خسته‌کننده است، چه بسا بعد از اتمام آن باید آنچه را نوشته‌ای دوباره ویرایش کنی.
اگر این کتاب اول شماست، سعی کنید هدف گذاری قابل اجرایی برای تعداد کلمات خود داشته باشید و بسته به میزان توانایی خود کم‌کم تعداد آن را افزایش دهید. در نکته بعدی بیشتر به آن خواهیم پرداخت…

۸. یک روال مناسب برای نویسندگی بسازید​


تنها راه رسیدن به هدف تعیین تعداد کلمات برای خودتان در روز، این است که یک روال مناسب و روتین برای نویسندگی خود انتخاب کنید و بدانید که این کار کیفیت نوشتن شما را نیز بالا می برد.
برای اینکه بتوانید یک روال نویسندگی خوب بسازید می‌توانید از سؤالات زیر کمک بگیرید:
بیشترین زمان آزاد روز/هفته من چه مواقعی است؟
چه زمانی از روز بازدهی کار من بیشتر است و چه زمانی تمایل من برای نوشتن بیشتر است؟
اوقات نوشتن خود را چطور فاصله‌گذاری کنم تا روال کار مؤثرتر و کارآمدتری داشته باشم؟
آیا می‌توانم بین اهدافم برای نوشتن و مسئولیت‌های دیگرم تعادل برقرار کنم؟

بهترین راه برای برقراری نظم در زندگیتان، استفاده از برنامه روزمره فعلی است. به‌عنوان مثال، اگر در حال حاضر برای روزهای سه‌شنبه و پنجشنبه برنامه باشگاه دارید، شاید بهترین زمان برای نوشتن روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه باشد؛ یا اگر مثلاً شب‌ها خلاقیت شما شکوفا می شود (اکثر افراد شب‌ها خلاق‌ترند) می‌توانید برنامه نوشتن خود را به شب‌های آخر هفته موکول کنید تا صبح فردای آن روز هم زمان کافی برای استراحت داشته باشید.
نهایتاً باید روال متعادل و منظمی داشته باشید که بازدهی کار شما را بالا ببرد و از نظر جسمی شما را تحت‌فشار قرار ندهد.اگر متوجه شدید نوشتن در چند روز پشت سر هم و بصورت متوالی برایتان زیاد است، خود را تحت فشار قرار ندهید و بین اوقات نوشتن فاصله گذاری کنید
اگر متوجه شدید نوشتن چند روز پشت‌سرهم برایتان زیاد است و تحت‌فشار قرار می‌گیرید بین اوقات نوشتن خود فاصله‌گذاری کنید.
اگر لازم است چندین برنامه خود را جابه‌جا کنید تا بتوانید به خوبی این فاصله‌گذاری را ایجاد کنید.
اگر حداقل هدف‌گذاری برای تعداد کلمات هنوز برایتان زیاد است اصلاً نگران نباشید، می‌توانید تعداد کلمات هدف خود را کاهش دهید.
البته که هرچه بیشتر بتوانید بنویسید بهتر است، اما مهم‌تر از آن سلامت روحی و جسمی شماست.
.
نوشتن کتاب مثل دو استقامت مارتُن است نه دو سرعتی.
—-
استقامت در کار نویسندگی حرف اول را می‌زند. داشتن یک روال مناسب برای نویسندگی بسیار مهم است.

در ادامه به نکاتی می‌پردازیم که برای ادامه روال نوشتن شما مفید است:

• بیش از یک روز نوشتن را تعطیل نکنید​

در هر حال در زندگی همه اتفاقاتی رخ می‌دهد و همیشه همه‌چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. گاهی ممکن است به هر دلیلی نتوانید یک روز به نوشتن بپردازید.
البته این اتفاق تنها در شرایط خیلی ضروری قابل‌قبول است، اما برای روز معین بعدی خود را آماده کنید و سعی کنید مجدداً به روال برنامه خود بازگردید.
در غیر این صورت زمان زیادی را از دست خواهید داد و احساس ناامیدی خواهید کرد و این امر باعث می‌شود فرصت‌های دیگر را هم برای نوشتن از دست بدهید و در آخر تسلیم شوید و دیگر هیچ‌گاه ننویسید.
بیش از یک روز نوشتن را تعطیل نکنید تا احساس ناامیدی به شما دست ندهد!
در غیر این صورت زمان زیادی را از دست خواهید داد و احساس نا امیدی خواهید کرد و این امر باعث می شود فرصت های دیگر را هم برای نوشتن از دست بدهید و در آخر تسلیم شوید و دیگر هیچگاه ننویسید.

• روند پیشرفت خود را ارزیابی کنید​

جدولی تنظیم کنید و برنامه نوشتن خود را در آن بنویسید. زمان‌های نوشتن و تعداد کلماتی که باید در آن روز بنویسید. جدول برنامه ریزی روزانه نویسندگی داشته باشید.
اگر تلاش کنید به هدف معین تعداد کلمات خود در روز دست یابید می‌بینید که چقدر برنامه منظم و به‌خوبی پیش می‌رود. این کار باعث ایجاد انگیزه در شما می‌شود تا به همین ترتیب کار خود را به پایان برسانید..

• از هر چیزی که تمرکزتان را برای نویسندگی به هم میریزد دوری کنید​

چیزهایی که حواس شما را پرت می‌کنند برای شما به مثابه سم هستند. یکی از بزرگ‌ترین چیزهایی که امروزه حواس همه را پرت می‌کند اینترنت و شبکه‌های اجتماعی است.
نگذارید برنامه های شلوغ روزانه شما را از کار نویسندگی تان باز دارد. سعی کنید برنامه ای غیر قابل تغییر تنظیم کنید.
اگر کتاب خود را در کامپیوتر یا لپ‌تاپتان تایپ می‌کنید، سعی کنید اعلان‌های آن را ببندید تا هنگام نگارش کتاب پیام T تبلیغی حواس شما را پرت نکند.

۹. فضای مناسب برای خود ایجاد کنید​


نکته‌ای که فوق‌العاده حائز اهمیت است مکانی است که می‌نشینید و کتابتان را می‌نویسید. چرا برای توضیح این نکته بخش مجزایی در نظر گرفتیم؟
اگر واقعاً بخواهید شروع به نوشتن کتاب کنید و آن را به سرانجام برسانید به فضایی کاملاً آرام و متمرکز نیاز دارید. (این یک جواب صددرصد به پاسخ چگونه کتاب بنویسیم است!)
بهترین مکان برای نویسندگی جایی است که در آن بازدهی شما بالا می رود و حواستان پرت نمی شود. خانه، کافی شاپ، کتابخانه و یا محیطی با جمعی از همکاران نویسنده خود.
البته دسترسی به این مکان بایستی برایتان راحت باشد تا طبق برنامه‌ریزی‌تان بتوانید سر ساعت به آنجا بروید. بهترین گزینه برای این کار خانه است؛ اما اگر اتاقی مخصوص برای خود نداشته باشید و اعضای خانواده هم در کنار شما باشند ممکن است ادامه کار برایتان دشوار شود. (منظور از اتاق مخصوص، جایی مثل دفتر کار است یا اتاقی که حداقل یک میز برای نویسندگی داشته باشد).

• فضای مناسب برای نویسندگی و نوشتن چه ویژگی‌هایی دارد؟​

مکان‌های مختلفی را برای نوشتن امتحان کنید تا فضای مناسب خود را پیدا کنید. شاید دوست داشته باشید مرتب مکان نوشتن خود را تغییر دهید که البته کار خوبی‌ست و به شما انرژی بیشتری برای کار می‌دهد؛ اما هرجایی که می‌روید سعی کنید فضایی اختصاصی برای خود ایجاد کنید.
ساکت و آرام(استفاده از هندزفری برای حذف صدا می تواند کمک کننده باشد).
تمیز و مرتب (وقتی می‌خواهید مشغول نوشتن شوید مجبور نباشید اول آنجا را تمیز کنید، به ویژه اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که دقیقه ۹۰ همه چیز را جمع‌وجور می‌کنید!)
بدون حواس پرتی(هیچ‌چیز جذابی که توجه شما را به خود جلب می‌کند نباید در آن اتاق باشد. موبایل خود را خاموش کنید تا دیگران حواس شما را پرت نکنند).
فضای شخصی(فضای دفتر خود را با تصاویر و گل‌های موردعلاقه‌تان تزئین کنید یا در کافی شاپ روی یک صندلی مشخص بنشینید، به طور کلی فضای مشخصی برای خود ایجاد کنید).

۱۰. از نرم افزارها برای نویسندگی کمک بگیرید​


برای نویسندگی می‌توانید از نرم‌افزارهای مختلفی از جمله نرم‌افزارهایی برای برنامه‌ریزی روزانه و هفتگی از جمله نرم‌افزار Todo گوگل، از نرم‌افزار ورد برای تایپ، فهرست‌بندی، لیبل گذاری بر روی متن (برای جلوگیری از فراموشی برخی نکات) استفاده کنید.

۱۱. انگیزه خود را حفظ کنید​


نویسندگان دیگر می‌توانند بیشترین انگیزه را برای نوشتن کتاب در شما ایجاد کنند.
وارد شدن به عالم نویسندگی می‌تواند کار دشواری باشد.
بر اساس تجربیات ما و دیگر نویسندگان انتشارات متخصصان چند استراتژی مطرح برای ایجاد انگیزه وجود دارد که در ادامه مطرح می‌کنیم و می‌تواند کمک بسیاری به شما باشد:

• فهرستی از دلایلی که می‌خواهید نویسنده شوید را برای خود تهیه کنید.​

یکی از بهترین راه‌های ایجاد انگیزه، داشتن هدفی است که به‌‌طرز محسوسی به شما یادآوری کند هدف اصلی شما واقعا چیست. یک هدف قدرتمند قطعا تا انتهای مسیر شما را با انگیز نگه میدارد
خوب فکر کنید، آیا می‌خواهید پیام مهمی را با این کتاب به گوش دیگران برسانید؟
آیا گروه خاصی از مردم را مخاطب خود می‌دانید؟
یا فقط تمایل دارید داستان خود را تعریف کنید؟
همه دلایل خود را بنویسید و آن را نگاه دارید، شاید زمانی به شما کمک کند انگیزه از دست رفته خود را برگردانید.

• شخص دیگری را بیابید و نوشتن را باهم شروع کنید.​

داشتن یک دوست نویسنده، روش دیگری برای ایجاد انگیزه در شماست. این کار به شما کمک می‌کند هم حین انجام کار از همراهی او استفاده کنید، هم اینکه باعث می شود کمتر در کار خود سستی کنید.
از دوستان نویسنده خود بخواهید که مرتب با همدیگر ملاقاتی داشته باشید یا در یک گروه نویسندگی آنلاین عضو شوید‌.
در گروه‌های نویسندگی آنلاین روند پیشرفت خود را گزارش دهید و ثابت کنید که در حال نوشتن هستید.

• برای رسیدن به نقاط عطف خود جایزه تعیین کنید.​

گاهی بهترین وسیله برای ایجاد انگیزه این است که خودتان را تشویق کنید. برای انجام این کار اهداف مشخصی را به‌عنوان نقاط عطف تعیین کنید و زمانی را برای آن مشخص کنید و اگر در زمان معین به نقطه عطف خود رسیدید برای خود جایزه ای در نظر بگیرید.
مثلاً اگر تا پایان ماه ۱۰۰۰۰ کلمه نوشتم، با دوستانم برای شام به یک رستوران خوب می‌روم. این گونه هدف‌گذاری‌ها کاربردی است چون درباره آن با دوستان خود گفتگو خواهید کرد و این موضوع باعث می شود روی شما حساب باز کنند.

۱۲. به محض مواجهه با شکست در روند نویسندگی آن را بپذیرید و سعی کنید از آن عبور کنید​


به خاطر دارید که گفتم وقفه افتادن در کارتان امری اجتناب ناپذیر است. در اینجا می‌خواهیم بیشتر در مورد آن صحبت کنیم. وقتی به بن‌بست می‌خوریم چه کاری انجام دهیم؟
فرقی نمی کند که آیا وسط نوشتن داستانتان به بن بست خورده‌اید یا احساس می‌کنید کلاً کار خوبی از آب درنیامده یا کلاً تمایل به نوشتن را از دست داده‌اید. همه نویسنده‌ها اغلب با شکست مواجه می‌شوند.
راه‌های بی‌شماری برای غلبه بر این شکست‌ها وجود دارد. در مورد شخصیت‌ها می‌توانید هرآنچه به ذهنتان می‌رسد آزادانه روی کاغذ بیاورید یا حتی دوش بگیرید (یک دوش می‌تواند جواب سوال شما باشد).

راهکارهای مؤثری که به شما پیشنهاد می‌کنیم:

• طرح کلی خود را مجدداً مطالعه کنید.​

این کار حافظه شما را زیرورو کرده و برنامه‌هایی که برای نوشتن قسمت‌های مختلف داستان داشته‌اید و احیاناً آن‌ها را فراموش کرده‌اید به یاد می‌آورید. مطالعه طرح کلی در واقع کمک می‌کند قطعه گمشده پازل خود را بیابید.

• تمرین‌هایی که برای نویسندگی مناسب هستند را امتحان کنید.​

ممکن است فقط نیاز داشته باشید کلمات در ذهنتان جاری شوند و بعد از آن به‌راحتی می‌توانید به سراغ کتابتان بروید و به نوشتن ادامه دهید.
تجربه خود را با دوستانتان به اشتراک بگذارید. این اشتراک گذاری نقش مهمی را در ادامه روند کارتان ایفا می‌کند.
شما حتی می‌توانید با دوستان غیرنویسنده خود صحبت کرده و در مورد تجربه خود و اینکه در این مرحله به بن بست برخوردید با آن‌ها گفتگو کنید.
وقتی مشکل خود را با آن‌ها در میان می‌گذارید می‌توانید از ایده‌های آن‌ها استفاده کرده و از آن‌ها برای ادامه نوشتن بهره گیرید.

• کمی به خودتان استراحت بدهید و به کار دیگری بپردازید.​

گاهی لازم است از نویسندگی فاصله بگیرید و ذهن خود را آزاد کنید؛ اما توصیه ما این است که این استراحت بیشتر از یک روز طول نکشد چراکه ممکن است زمان و انگیزه خود را برای نوشتن به کلی از دست بدهید.

13- برای پایان کار عجله نکنید​


به سرانجام رساندن یک کتاب کار ساده ای نیست و نوشتن یک طرح کلی ضعیف یکی از شایع‌ترین دام‌هایی است که نویسندگان به آن گرفتار می‌شوند. اگر طرح کلی مناسبی برای کتاب خود در نظر داشته‌اید، امید آن می‌رود که داستان پایان منسجمی به همراه داشته باشد.
با این حال طرح کلی مناسب هم از خطراتی که در پایان کار با آن مواجه می‌شود نمی‌کاهد: عجله برای اتمام کار.
حقیقت این است که حتی اگر پایان خوبی هم برای کتاب خود در ذهن داشته باشید زمانی که به نگارش آخرین بخش‌های کتاب می‌رسید بسیار خسته هستید و دوست دارید هرچه سریع‌تر کار را جمع کرده و آن را تمام کنید. تلاش کنید که این اتفاق نیفتد.
حتی اگر تقریبا به پایان داستان نزدیک شده‌اید، از آنجایی که خواننده کتاب شما شایسته خواندن کتابی است که عمیقاً در مورد آن فکر شده، این روند بایستی تا پایان داستان ثابت باقی بماند.
حتی اگر تقریبا به پایان داستان نزدیک شده اید، باز هم انرژی و تمرکز خود را حفظ کنید و یک پایان با ارزش برای کتاب ارائه دهید
به همین دلیل برای پایان کتاب خود زمان کافی اختصاص دهید. شما در تمام طول مدت روایت کتاب خود تلاش کرده‌اید تا به پایانی خوب دست یابید. اگر نتیجه مطلوب نبود بازگردید و هرجا لازم است توضیحاتی اضافه کنید.
چندین پایان گوناگون را امتحان کنید و سپس بهترین آن‌ها را انتخاب کنید و اگر با شکست مواجه شدید نظر دیگران را راجع به کتاب خود بپرسید.

به همین دلیل برای پایان کتاب خود زمان کافی اختصاص دهید. شما در تمام طول مدت روایت کتاب خود تلاش کرده‌اید تا به پایانی خوب دست یابید. اگر نتیجه مطلوب نبود بازگردید و هرجا لازم است توضیحاتی اضافه کنید.
چندین پایان گوناگون را امتحان کنید و سپس بهترین آن‌ها را انتخاب کنید و اگر با شکست مواجه شدید نظر دیگران را راجع به کتاب خود بپرسید.

14. تا می‌توانید از دیگران بازخورد بگیرید.​


روزها و شب‌ها هرآنچه در دل داشته‌اید به روی کاغذ آورده‌اید؛ اما اگر هیچ‌کس دلنوشته‌های شما را دوست نداشته باشد در آخر سرخورده و ناامید می‌شوید.
به همین خاطر از ابتدای کار نیاز به نظرات و بازخوردهای دیگران و یا هر منبع موجود دیگر دارید. از دوستان و همکاران خود بخواهید چند فصل از کتاب شما را مطالعه کنند. پیشنهادات آن‌ها را نه‌تنها در آن چند فصل بلکه در تمام قسمت‌های مرتبط اعمال کنید.
به‌عنوان مثال اگر یکی از دوستانتان به شما بگوید فصل اول در صحنه‌ای خاص شخصیت داستان خیلی عجیب رفتار می‌کند، توجه بیشتری به آن شخصیت معطوف کنید و مراقب باشید در بخش‌های دیگر کتاب این مشکل را حل کرده و آن را اصلاح کنید.
در آخر، گرچه واضح است اما احتمال دارد برخی از نویسندگان لجباز آن را نادیده بگیرند. اگر از بازخوردها استفاده نکنید، کاری که کرده‌اید به هیچ دردی نمی‌خورد. کمی از خودتان فاصله بگیرید.
نیاز نیست نظرات دیگران را به خودتان بگیرید و آن را توهین به خود تلقی کنید. کسی نمی‌خواهد به شما بی‌احترامی کند، هدف از این نظر دادن‌ها و بازخوردها تنها کمک به خود شماست.

15. کتاب خود را چاپ کنید​


حالا به پایان کار نویسندگی خود رسیده‌اید، ایده‌هایتان را نوشته، طرح کلی کار را تعیین کرده و اولین پیش‌نویس آماده شده و چندین بار هم آن را ویرایش کرده‌اید (قطعاً بر اساس بازخوردهایی که گرفته‌اید).
شما حالا از هر شخصی بهتر می‌دانید که چطور کتاب بنویسیم تا بهترین بازخورد را از آن بگیریم.
در هر حال کتاب شما آماده چاپ است.
پس از چاپ کتاب خود شاید این سوال را داشته باشید که چگونه کتاب خود را بفروشیم که میتوانید به مقاله ایده برای فروش کتاب مراجعه فرمایید.
به آمار %0.1 نویسندگان خوش آمدید و قطعا کتاب بعدی شما کتاب بهتری خواهد بود.
حالا کتاب شما شکل نهایی به خود گرفته و باید به خودتان افتخار کنید و اما گام بعدی همکاری با یک انتشارات حرفه‌ای است، چاپ کتاب روند سخت و طاقت فرسایی دارد، اما همان طور که توانستید یک کتاب بنویسید پس می‌توانید یک نشر متخصص و حرفه‌ای را برای چاپ کتابتان انتخاب کنید.
لطفاً برای طرح جلد کتاب خود هزینه کنید و درباره بازار هدفتان نیز حتماً مطالعه نمایید.
در پشت پرده هر مسیری که انتخاب می‌کنید یک مطلب بسیار مهم وجود دارد:
و آن اینکه شما یک کتاب نوشته‌اید و این خودش دستاورد بزرگی است.
چاپ کتاب

در این مقاله سعی کردیم با تکیه بر تجربه و سابقه‌ی بسیار در چاپ و نشر کتاب و همکاری با بیش از هزاران نویسنده در ایران و بیرون از ایران، اصول نویسندگی را شرح دهیم تا با اطلاعات بیشتری بتوانید شروع به نویسندگی کنید.
متخصصان ما در انتشارات آماده‌اند تا همین طور که در این مقاله و آموزش نویسندگی در کنارتان بودند در مراحل چاپ کتاب نیز یاری‌تان کنند. در صورتیکه شما هم در هر کدام از مراحل ذکر شده تجربه ای دارید در قسمت نظرات برای ما و علاقمندان به نوشتن بگذارید.
 
بالا