معروف‌ترین ضرب‌المثل‌های عربی و معادل فارسی آن

  • نویسنده موضوع شاهدخت
  • تاریخ شروع
شاهدخت

شاهدخت

👸
پرنسس وطن وی
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
7,299
پسندها
10,250
امتیازها
113
مدال ها
16
Screenshot   Gallery


ضرب‌المثل‌ها دارای نکات آموزنده و عبرت آموزی هستند ، لذا بسیاری از علاقمندان این زبان خواندن و یادگیری ضرب‌المثل‌ها را به عنوان یک سرگرمی جالب تلقی می‌کنند و در مکالمات خود به زبان عربی بسیار از آن استفاده می‌نمایند. در این بخش ما کوشیده ایم که ضرب‌المثل‌های عامیانه و مشهور عربی را با معنی و معادل فارسی آن در خدمت شما عزیزان قرار دهیم.

اَدَقُّ مِنَ الکُحْلِ: نرم تر از سرمه.

❆❆❆❆
اَدَقُّ مِنَ الهَباءِ: نرم تر از گرد و غبار.

❆❆❆❆
اَدَقُّ مِنْ حَدَّ السَیْفِ: نازکتر از لبه شمشیر.

❆❆❆❆
اَدْنَی مِنْ حَبْلِ الْوَرِیْدِ: نزدیک تر از رگ گردن .

❆❆❆❆
اَرْخَصُ مِنَ التُّراب: از خاک ارزان تر.

❆❆❆❆
اِرقَ عَلَی ظَلْعِکَ: پایت را از گلیم خودت دراز تر نکن.

❆❆❆❆
اَسْرَعْ مِنَ الْبَرْقِ: تند تر از برق.

❆❆❆❆
اَسْرَعُ مِنَ اللَمْحِ: سریع تر از چشم به هم زدن.

❆❆❆❆
اِسْمَعْ و لا تُصَدِّقْ: بشنو و باور مکن.

❆❆❆❆
اَشْجَعُ مِنْ أُسامَهٔ: شجاع تر از شیر.

❆❆❆❆
اَشْکَرُ مِنْ کَلْب: سپاسگزار تر از سگ.

❆❆❆❆
اَصْفَی مِنَ الدَّمْعَهِٔ: صاف تر از اشک چشم.

❆❆❆❆
اَظْلَمُ مِنْ لَیْل: تاریک تر از شب.

❆❆❆❆
اَعْدَلُ مِنْ مِیزان:عادل تر از ترازو.

❆❆❆❆
اَغَرُّ مِنْ سَراب: فریب دهنده تر از سراب.

❆❆❆❆
اَسْهَرُ مِنَ النَّجْمِ: شب زنده دار تر از ستاره.

❆❆❆❆
اَرْوَغُ مِنْ ثُعالَهٔ: نیرنگ باز تر از روباه.

❆❆❆❆
اَفرَطَ فَأسْقَطَ: زیاده روی کرد پس سقوط کرد و افتاد.

❆❆❆❆
اَقْسَی مِنْ صَخْر: سخت تر از سنگ.

❆❆❆❆
اِقْلَعْ شَوْ کَکَ بِیَدِکَ: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

❆❆❆❆
اَکْثَرُ الظُنُونِ مُیُون: بیشتر گمانها دروغ است.

❆❆❆❆
اَکْذَبُ مِنْ یَلْمَع: دروغگو تر از سراب.

❆❆❆❆
اَکْرَمُ مِنْ حاتِمِ طَیّ: سخاوتمند تر از حاتم طایی.

❆❆❆❆
اِمّا هُلْکٌ و اِمّا مُلْکٌ: یا نابودی یا پیروزی.

❆❆❆❆
اَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ: تلخ تر از حنظل.

❆❆❆❆
اَمْضَی مِنَ الرِّیْحِ: رونده تر ازباد.

❆❆❆❆
اَمْنَعُ مِنْ عُقابِ الْجَوِّ: دور از دسترس تر از عقاب هوا.

❆❆❆❆
اِنَّ البَلاءَ مُوَکَّلٌ بِالمَنْطِقِ: زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.

❆❆❆❆
اِنَّ الطُّیُورَ عَلَی أشْکالِها تَقَعُ: کبوتر با کبوتر باز با باز،کند همجنس با همجنس پرواز.

❆❆❆❆
اِنَّه نَسِِیْجُ وَحْدِهِ: او تافته جدا بافته است.

❆❆❆❆
اَوَّلُ الغَیثِ قَطْرٌ: آغاز باران قطره است.

❆❆❆❆
اَوْهَنُ مِنْ بَیتِ الْعَنْکَبُوتِ: سست تر از خانه عنکبوت.

❆❆❆❆
بِاکِرْ تَسْعَدْ: سحر خیز باش تا رستگار شوی.

❆❆❆❆
العِلْمُ فِی الصُّدُورِلا فِی السُّطُورِ: علم در سینه هاست نه در سطر های کتاب.

❆❆❆❆
الاِنْسانِ عَبْدُ الاِحْسانِ: انسان بنده احسان و نیکی است.

❆❆❆❆
الاَنامُ فَرائِسُ الأیّامِ: مردمان طعمه های روزگارند.

❆❆❆❆
البِطْنَهُٔ تَأفِنُ الفِطْنَهَٔ: پر خوری و امتلاء،عقل و هوشیاری را فاسد می کند.

❆❆❆❆
بَلَغَ السِّکِیْنُ العَظْمَ: کارد به استخوان رسید.

❆❆❆❆
بَیْضَهُٔ الیَوْمِ خَیْرٌ مِنْ دَجاجَهِٔ الغَدِ: سیلی نقد به از حلوای نسیه است.

❆❆❆❆
التائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ: توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است.

❆❆❆❆
تاجُ المُرُوَهِٔ التَواضُعُ: تاج جوانمردی تواضع و فروتنی است.

❆❆❆❆
التَّدْبِیرُ نِصْفُ المَعِیشَهِٔ: اداره درست زندگی نصف معیشت است.

❆❆❆❆
تَرْکُ الجَوابِ عَلَی الجاهِلِ جَوابٌ: جواب جاهل خاموشی است.

❆❆❆❆
الجَزاءُ مِنْ جِنْسِ العَمَلِ: از مکافات عمل غافل مشو.گندم از گندم بروید جو ز جو.

❆❆❆❆
الجَهْلُ شَرُّ الْأصْحابِ: نادانی بدترین همنشین ها است.

❆❆❆❆
الحَرِیْصُ مَحْرُوْمٌ: کسی که حرس می ورزد محروم می ماند.

❆❆❆❆
خالِصِ الْمُؤمِنَ و خالِقِ الْکُفّارَ: با دوستان مروّت بادشمنان مدارا.

❆❆❆❆
خالِفْ تُذْکَر: مخالفت کن تامعروف ومشهور شوی.

❆❆❆❆
الخَلَّهُٔ تَدعُوإلَی السَّلَّهِٔ: فقر باعث دزدی می شود.

❆❆❆❆
خَیْرُ الْأمُورِ أوْساطُها: اندازه نگهدار که اندازه نکوست.

❆❆❆❆
خَیْرُالْخِلالِ حِفْظُ الّلِسانِ: بهترین دوستی ورفاقت حقظ زبان است.

❆❆❆❆
خَیْرُ الغِنَی القُنُوعُ: قناعت توانگر کند مردرا.

❆❆❆❆
خَیْرُ الفِقْهِ ماحاضَرْتَ بِهِ: بهترین دانش ها آن است که در وقت نیاز به یاد تو باشد.

❆❆❆❆
خَیْرُ الْکَلامِ ما قَلَّ ودَلَّ: بهترین سخنها سخنی است که مختصر ومفید باشد.

❆❆❆❆
خَیْرُ الْمالِ ما نَفَعَ: بهترین دارائیها آن است که مفیدو مورد استفاده باشد.

❆❆❆❆
خَیْرُ سِلاحِ الْمَرْءِما وَقاهُ: بهترین اسلحه ی انسان آن است که او را از خطر حفظ کند.

❆❆❆❆
خَیْرُ مالِکَ ما نَفَعَکَ: بهترین مال تو مالی است که به تو نفع دهد.

❆❆❆❆
دواءُ الدَّهْرِ الصَّبْرُ عَلَیْهِ: داروی روزگار صبر بر آن است.

❆❆❆❆
ذَلَّ مَنْ لا سَیْفَ لَهُ: کسی که شمشیر ندارد خوار و ذلیل است.

❆❆❆❆
ذَهَبَ أمْسِ بِما فِیْهِ: دیروز با هر چه در آن بود گذشت.

❆❆❆❆
رُبُّ أخٍ لَمْ تَلِدْهُ والِدَهٌٔ: چه بسا برادری که مادر انسان او را نزاییده است.

❆❆❆❆
رُبَّ أمْنِیَّهٍٔ جَلَبَتْ مَنِیَّهًٔ: چه بسا آرزو و تمنایی که مرگی در پی بیاورد.

❆❆❆❆
رُبَّ سُکُوتٍ أبْلَغُ مِنْ کَلامٍ:چه بسا سکوتی که رسا تر از سخن گفتن است.

❆❆❆❆
رُبَّ طَرْفٍ اَفْصَحْ مِنْ لِسانٍ: چه بسا نگاهی که از زبان گویاتر است.

❆❆❆❆
رُبَّ عَیْنٍ أنَمُّ مِنْ لِسانٍ: چه بسا چشمی که سخن چین تر از زبان است.

❆❆❆❆
رُبَّ کَلِمَهٍٔ سَلَبَتْ نِعْمَهًٔ: چه بسا سخنی که باعث نابودی نعمتی می شود.

❆❆❆❆
رُبَّ مَلُومٍ لاعُذْرَ لَهُ: چه بسا ملامت شده ای که عذری ندارد.

❆❆❆❆
رَمَی الْکَلامَ عَلَی عَواهِنِهِ: بدون توجه و نسنجیده سخن گفت.

❆❆❆❆
ساقِیَهُٔ لاتُعَکِّرُ بَحْراً: یک جوی آب دریایی را گل آلود نمی کند.

❆❆❆❆
السُّکُوتُ أخُو الرِّضا: سکوت علامت رضایت است.

❆❆❆❆
السِرّ أمانَهٔ: راز و سری که به تو می گویند امانت است.

❆❆❆❆
شَرٌ مِنَ الشَّرِ‌فاعِلُهُ: بد تر از کار بد انجام دهنده آن است.

❆❆❆❆
الصَبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَجِ: صبر و استواری کلید فرج و گشایش است.

❆❆❆❆
صُدُورُ الْأحْرارِ قُبُورِ الْأسْرارِ: سینه های آزادگان مخزن اسرار است.

❆❆❆❆
ظُلْمُ الْمَرْءِ یَصْرَعُهُ: ظلم باعث نابودی می شود.

❆❆❆❆
ظَنُّ العاقِلِ خَیْرٌ مِنْ یَقِیْنِ الجاهِلِ: گمانِ آدمِ عاقل بهتر است از یقین آدمِ جاهل.

❆❆❆❆
عَثْرَهُٔ الْقَدَمِ أسْلَمُ مِنْ عَثْرَهِٔ اللِّسانِ: لغزش پا سلامتیش بیشتر است ازلغزش زبان.

❆❆❆❆
العَجْزُرَیْبَهٌٔ: عجز و ناتوانی عدم اعتماد به نفس است.

❆❆❆❆
العُذْرُ عِنْدَ کِرامِ الناسِ مَقْبُولٌ: عذر خواهی نزد مردمان بزرگوار مورد قبول واقع می شود.

❆❆❆❆
عِشْ تَرَما لَمْ تَرَ: زنده بمان می بینی آنچه را که ندیدی.

❆❆❆❆
عِشْ قَیْعاً تَکُنْ مَلِکاً: قناعت توانگر کند مرد را.

❆❆❆❆
عِنْدَ الرِهانِ تُعْرَفُ السَوابَقُ: به هنگام مسابقه پیشتازان معلوم می شوند.

❆❆❆❆
عِنْدَ الشَّدائِدِ تَذْهَبُ الأَحْقادُ: هنگام سختی ها و گرفتاری ها کینه ها از بین می رود.

❆❆❆❆
عِنْدَ الغا یَهِٔ یَعْرَفُ السَبْقُ: در پایان مسابقه پیروزی معلوم می شود.

❆❆❆❆
العِیانُ لایَحْتاجُ إلَی الْبَیانِ: آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است.

❆❆❆❆
الغِیْبَهُٔ جُهْدُ العاجِزِ: غیبت و بدگویی تلاش آدم عاجز است.

❆❆❆❆
غَیْصٌ مِنْ فَیْضٍ: اندکی از بسیار.

❆❆❆❆
فَضْلُ الْقَوْلِ عَلَی الفِعْلِ دَناءَهٌٔ: بیشتر از کردار،گفتار داشتن پستی و فرومایگی است.

❆❆❆❆
قَلَبَ لَهُ ظَهْرَ المِجَنِّ: سپر را برای او وارونه کرد.کنایه از این که به او خیانت کرد.

❆❆❆❆
کَالراقِمِ عَلَی الْماءِ: مثل کسی که روی آب می نویسد.

❆❆❆❆
کَصَفِیْحَهِٔ الْمِسَنِّ تَشْحَذُ ولاتَقْطَعُ: مانندسنگ سمباده است که تیزمیکنداماچیزی رانمیبرد.

❆❆❆❆
کُلِّ آتٍ قَریْبٌ: هر آیینه ای نزدیک است.

❆❆❆❆
کُلُّ جِدَّهٍٔ سَتُبْلِیْها عِدَّهٌٔ: هر چیز نووجدیدی را شب و روز (روزگار)کهنه می کند.

❆❆❆❆
کُلُّ شاهٍٔ تُناطُ بِرِ جْلَیْها: هر گوسفندی با پاهای خودش آویزان می شود.

❆❆❆❆
کُلُّ کَلْبٍ بِبابِه نَبّاحٌ: هر سگی بر در خانه (صاحبش)پارس می کند.

❆❆❆❆
کُلُّ مَبْذُولٍ مَملُولٌ: هر چیزی که زیاد شد بی ارزش می شود.

❆❆❆❆
کُلُّ هَمٍّ إلَی فَرَجٍ: پایان شب سیه سفید است.

❆❆❆❆
کَما تَدِیْنُ تُدانُ: همچنانکه قرض بدهی به تو قرض داده می شود.

❆❆❆❆
کَما تَزْرَعُ تَحْصُدُ: همانطور که می کاری می دروی.

❆❆❆❆
لا اَصْلَ لَهُ و لافَصْلَ: نه اصل و حسب دارد و نه زبان گویا و برنده.

❆❆❆❆
لا تَبِعْ نَقْداً بِدَیْنٍ: نقد را به نسیه نفروش.

❆❆❆❆
لا تَقْتَنِ مِنْ کَلْبِ سُوْءٍ جَرْواً: از سگ بد،***** نگهمدار.

❆❆❆❆
لا قُرْبَهَٔ کَحُسْنِ الخُلْق: هیچ پیوند و قرابتی مثل خودش اخلاقی نیست.

❆❆❆❆
لا یَبِضُّ حَجَرُهُ: نم پس نمی دهد.کنایه از بخیل است.

❆❆❆❆
لایُثْمِرُ الشَّوکُ العِنَبَ: درخت خار انگور نمی دهد.

❆❆❆❆
لایُجْمَعُ سَیْفانِ فِیْ غِمْدٍ: دو شمشیر در یک نیام جای نمی گرد.

❆❆❆❆
لا یَعْرِفُ الحَیَّ مِنَ الّلَیِّ: حق را از باطل تمیز نمی دهد.

❆❆❆❆
لا یَعْرِفُ الهِرَّ مِنَ الْبِرِّ: گربه را از موش تمیز نمی دهد.

❆❆❆❆
لِکِلِّ ثَوْبٍ لابِسٌ: برای هر لباسی پوشنده ای است.

❆❆❆❆
لِکُلِّ خَطابٍ جَوابٌ: هرخطابی پاسخی دارد.

❆❆❆❆
لِکُلِّ عالِمٍ هَفْوَهٌٔ: برای هر دانشمند لغزشی است.

❆❆❆❆
لِکُلِّ غَدٍ طَعامٌ: برای هر فردایی غذایی است.

❆❆❆❆
لِکُلِّ کَلامٍ جَوابٌ: برای هر سخن جوابی است.

❆❆❆❆
لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ: هر سخن جایی و هر نقطه مکانی دارد.

❆❆❆❆
لَیْسَ الخَبَرُ کَالْمُعایَنَهِٔ: شنیدن کی بود مانند دیدن.

❆❆❆❆
لَیْسَ الفَرَسُ بِجِلِّهِ: (ارزش) اسب به پالانش نیست.

❆❆❆❆
لَیْسَ المُخاطِرُ مَحْمُوداً وَلَو سَلِما: آدم متهور ستوده نیست هر چند ازخطر برهد.

❆❆❆❆
ما أقْصَرَ اللَیْلَ عَلَی الراقِدِ: شب چه کوتاه است بر آدم خوابیده.

❆❆❆❆
ما حَکَ جِلْدَکَ مِثْلُ ظِفْرِکَ: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

❆❆❆❆
ما کُلُّ فَرْصَهٍٔ تُنالُ: هر فرصتی به دست نمی آید.

❆❆❆❆
ما لَهُ ثاغِیَهٌٔ ولا راغِیَهٌٔ: او نه میشی دارد ونه شتری.

❆❆❆❆
مِثْلُ النَعامَهِٔ لا طَیْرٌ ولاجَمَلٌ: مثل شتر مرغ که نه مرغ است ونه شتر.

❆❆❆❆
المَرْءُ مِرْآهُٔ أَخِیْهِ: انسان آیینه ی برادرش است.

❆❆❆❆
المَعاذِیْرُ قَدْ یَشُوْبُها الکَذِبُ: عذرها وبهانه ها گاهی با دروغ آمیخته می شود.

❆❆❆❆
مَنِ اسْتَرْعَی الذِئْبَ ظَلَمَ: کسی که گرگ را شبان کند ظلم کرده است.

❆❆❆❆
مِنَ الشَّوْ کَهِٔ تَخرُجَ الْوَرْدَهُٔ: گل از خار بیرون می آید.

❆❆❆❆
مِنَ القَلبِ إلَی القَلْبِ: از دل که برخیزد بر دل نشیند،دل به دل راه دارد.

❆❆❆❆
المَنایا وَلا الدَّنایا: تن به مرگ ها دادن آری اما تن به پستی ها دادن هرگز.

❆❆❆❆
مَفْتَلُ الرَجُلِ بَیْنَ فَکَّیْهِ: آدمی میان دو فلک است.(زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.)

❆❆❆❆
مَنْ أجْمَلَ قِیْلاً سَمِعَ جَمَیْلاً: کسی که سخن نیکو بگوید سخن خوب می شنود.

❆❆❆❆
مَنْ تارَکَ الشَّهواتِ عاشَ حُرَاً: کسی که از شهوات دست کشید آزاد زندگی میکند.

❆❆❆❆
مَنْ نَأ نَّی أدْرَکَ ما تَمَنَّی: جوینده یابنده است.

❆❆❆❆
مَنْ جالَ نالَ: جوینده یابنده است.

❆❆❆❆
مَن جَدَّ وَجَدَ: کوشنده یابنده است.

❆❆❆
مَنْ حَفَرَ حُفْرَهًٔ وَقَعَ فِیْها: کسی که گودال می کند در آن فرو می افتد.

❆❆❆❆
مَنْ خانَ هانَ: هر کس خیانت کند خوار می شود.

❆❆❆❆
مَنْ سابَقَ الدَهْرَ عَثَرَ: کسی که با روزگار مسابقه دهد می لغزد.

❆❆❆❆
مَنْ سَعَی رَعَی: کسیکه کوشیدبرخورداروبهره مند شد.

❆❆❆❆
مَنْ صارَعَ الْحَقَ صَرَعَهُ: کسی که با حق ستیزه کند،حق او را به زمین می زند.

❆❆❆❆
مَنْ صارَ نَعْجَهًٔ أکَلَهُ الذِّئْبُ: کسی که میش شد گرگ او را می خورد.

❆❆❆❆
مَنْ صَبَرَ ظَفَرَ: کسی که صبر کندپیروز می شود.

❆❆❆❆
مَنْ عَزَّ بزَّ: کسی که غلبه یافت و پیروز شد غارت می کند.

❆❆❆❆
مَنْ لَمْ یُرِدْکَ فَلا تُرِدْهُ: برای کسی بمیر که برایت تب کند.

❆❆❆❆
مَنْ هابَ خابَ: کسی که بترسد زیان می بیند.

❆❆❆❆
المِنَّهُٔ تَهْدِمُ الصَّنِیْعَهَٔ: منت گذاشتن احسان و نیکویی را از بین می برد.

❆❆❆❆
المَنِیَّهٔ و لاالدَّنِیَّهُٔ: مرگ آری اما تن به پستی و خواری دادن هرگز.

❆❆❆❆
المُؤْمِنُ مِرآهُٔ المُؤْمِن: مؤمن آیینه مؤمن است.

❆❆❆❆
الناسُ عَبِیدُالإحْسانِ: مردم بندگان احسان و نیکی هستند.

❆❆❆❆
الناسُ مَجْزِیُّونَ بِأعْمالِهِمْ: مردم به کرده خویش پاداش داده می شوند.

❆❆❆❆
نِعْمَ المُؤَدِّبُ الدَّهْرُ: بهترین ادب کننده روزگار است.

❆❆❆❆
وکُلُّ إناءٍبالَّذِیُ فِیْهِ یَرْشَحُ: از کوزه همان برون تراود که در اوست.

❆❆❆❆
وَمَنْ طَلَبَ العُلا مِنْ غَیْرِ‌کَدًّ سَیُرِکُهاإذاشابَ الغُرابُ: نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

❆❆❆❆
وهَلْ یُخْفَی عَلَی النّاسِ القَمَرُ: آیا ماه از دید مردم پنهان می ماند.

❆❆❆❆
هَذا یَصِیْدُ وهَذا یَأکُلُ السَّمَکَهَٔ: این صید می کند آن دیگری ماهی را می خورد.

❆❆❆❆
الهَوَی مِنَ النَّوَی: دوری ودوستی.

❆❆❆❆
یَأکُلُ التَّمْرَ واَرجَمُ بُالنَّوَی: خرما را می خورد و هسته اش را به سوی من پرتاب می کند.

❆❆❆❆
یأکُلْنِی سَبُعٌ و لا یأکُلِنی کَلْبٌ: حیوان درنده مرا بخورد اما سگ نخورد.

❆❆❆❆
یَأکُلُهُ بَضِرْسٍ و یَطِأهُ بِظِلْفٍ: آن را با دندان می خورد و با پا لگدکوب می کند.

❆❆❆❆
یَبْنِی قَصْراًویَهْدِم مِصْراً: کاخی را می سازد و شهری را ویران می کند.

❆❆❆❆
یَحْمِلُ التَّمْرَ إلَی البَصْرَهِٔ: خرما به بصره می برد.

❆❆❆❆
یَدُکَ مِنْکَ و إنْ کانَتْ شَلاّء: دست تو از تو است اگر چه چاق باشد.

❆❆❆❆
یَرَی الشّاهِدُملا یَرَی الغائِبُ: شنیدن کی بود مانند دیدن.

❆❆❆❆
یُقَدِّمُ رِجْلاً ویُؤخِّرُ اُخْرَی: یک پاپیش می نهد و یک پابه عقب بر می گردد.(آدم دو دل).

❆❆❆❆
یَوْمُ السُّرُوْرِ قَصِیْرٌ: روز شادی کوتاه است.

❆❆❆❆
 
آخرین ویرایش:
بالا