علفزار فیلمی که همه دنبال دانلود آن هستند.. 🦋

  • نویسنده موضوع sahar♡
  • تاریخ شروع
sahar♡

sahar♡

ناظر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
18/10/22
نوشته‌ها
8,572
پسندها
19,211
امتیازها
113
مدال ها
17
فیلم علفزار تا اندازه‌ای از فیلم‌های بسیار جنجالی به حساب می‌آید، از سوژه حساس و خط قرمزی‌اش تا بازی پژمان جمشیدی که تحسین عده‌ای را برانگیخته است. در مورد موضوع اول هیچ بحثی نیست و علفزار از آن دسته فیلم‌های حساس است که شاید شجاعت ساخته شدنش قابل تحسین باشد، نکته دیگر آن که بازی جمشیدی در نوع خودش جذاب است، یعنی او توانسته از آن بازی بسیار بد دوران پیشینش رهایی پیدا کند و حالا یک بازیگر متوسط به بالا باشد
علفزار فیلم بسیار تلخی است، واقعه‌ای که در حال تعریف است هرچقدر بازتر می‌شود تلخ‌تر و کثیف‌تر می‌شود؛ وجود پرونده‌های ثانویه‌ای مانند آن زوج معتاد که دنبال شناسنامه برای فرزندانشان هستند مانند نباتی کوچک در بین این حجم از تلخی است. وجود این داستانک‌ها همانطور که گفت شاید به جریان اصلی فیلم کمکی نکند اما به نظر می‌رسد بودنشان ضروری است چرا که بدون حضور آنها، ریتم فیلم بسیار سخت و کند می‌شد.
فیلم به عنوان یک فیلم دادگاهی، تعلیق و هیجان خوبی در ابتدای راه خود دارد، ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود تماشاگر به وجد می‌آید اما سندروم «هرچه پیش برود، بدتر می‌شود» در اینجا هم گریبانگیر علفزار شده و با گذشت فیلم، ارزش آن رو به کاهش می‌رود. فیلم در یک ربع پایانی دیگر عملا وارد یک سرازیری می‌شود و پایان بندی فیلم هم بسیار سرسری است.


علفزار کوبنده شروع می‌شود و این کوبندگی را ادامه می‌دهد تا جایی که دیگر پا پس می‌کشد. فیلم تا جایی که می‌تواند شجاعانه پیش می‌رود و حرف‌هایش را صریح می‌زند(البته که در شرایط فعلی طبیعتا به ریشه‌ها نمی‌پردازد و اخته است) اما در نهایت در خروجی کار دستهایش را به نشانه تسلیم بالا می‌آورد و کار را نصفه نیمه رها می‌کند. فیلم در نهایت به خاطر تمام ریسک‌هایی که به خرج داده قابل احترام است اما نمی‌توان برچسب شاهکار سینمایی و به یاد ماندنی روی آن چسباند.
فیلم با یک روایت اصلی و چند خرده روایت پیش می‌رود. در ظاهر ارتباطی میان این خرده روایت‌ها با روایت اصلی شکل نمی‌گیرد اما با قرار گرفتنشان کنار هم، اتفاق مهمتری رقم می‌خورد: چالش بازپرس با زندگی و آینده چند کودک. دانشی در فیلم علفزار، نماینده قانون را با سرنوشت چند کودک یا به عبارت بهتر، نماینده‌هایی از نسل‌ بعدی مواجه می‌کند. کودکانی که خونشان یا آینده‌شان به نحوی در ارتباط با تصمیم اوست: یکی از آنها کودکی است که بدون هیچ دلیلی مورد اصابت گلوله اشتباهی قرار می‌گیرد و مثل یک هواپیما سرنگون می‌شود. دیگری کودک نامشروع و بدسرپرستی است که طبق قانون، اجازه تحصیل ندارد و نهایتا کودکی که در این سن‌وسال، شاهد تجاوز به مادرش و سکوت و لاپوشانی اطرافیان بوده است. حالا بازپرس است که باید در این میان، تصمیم بگیرد که براساس قانون نوشته شده و آنچه از بیرون به او دیکته می‌شود، حکم کند، یا چارچوب‌ها را بهم بزند و به قانونی نانوشته تبعیت کند و منتظر تبعات سنگینش باشد.

سید آریا قریشی، منتقد و روزنامه‌نگار هم طی یادداشتی نوشت: یک پیش داستان ملتهب طراحی کنید؛ چند بخش از آن را حذف کنید؛ هر ۱۰ دقیقه یکی از این بخش‌های حذف شده را فاش کنید تا تماشاگر شوکه شود و داستان پیش برود. این الگویی است که اصغر فرهادی در سینمای ایران تثبیت کرد. فیلمسازان فراوانی، بدون آن که توان خلق آثار عمیقی چون درباره الی… را داشته باشند، صرفا پوسته‌ای سطحی از الگوی ذکرشده را برداشته و فیلم‌هایی می‌سازند که در انتهایشان چیز چندانی به جز چند متلک دست تماشاگر را نمی‌گیرد. فیلم علف‌زار نمونه چنین فیلم‌هایی است.
Screenshot
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
من علف زار رو دیدم، یک نمونه واقعی از جامعه امروز، وقتی بخاطر یکسری چیزهایی مثل مشروب خوردن جای شاکی و متهم عوض میشه، خیانت که مثل موریانه تو جامعه نفوذ کرده و داره بنیان خانواده ها رو از هم میپاشونه و در نهایت تعصب و غیرت نابجا که باعث میشه به اسم آبرو از هتک و حرمتی که بهشون شده چشم پوشی کنن، و باز هم قانون نخ نما شده حق حضانت پدر که باعث میشه مادرشوهر عروسش رو تهدید کنه اگه شکایت کنی نمیذهرم دیگه بچه ات رو ببینی
از اون طرف کودک نامشروعی که در انتظار شناسنامه ای هست که قراره عنوان نامشروع توش ثبت بشه و آینده نامعلومی که بخاطر همین جمله در انتظار کودکه
بازپرس انتخاب میکنه که چه رازی تا ابد سرپوشیده بمونه مثل نامشروع بودن کودک
و چه رازی فاش بشه و مثل خیانت شبنم به شوهرش .....
این یک داستان واقعی بود که در خمینی شهر اصفهان اتفاق افتاد
 
بالا