عشق

[عماد]

 

[عماد]

 

[عماد]

فقط ماییم و ما و خالق یکتا

شدیم جز عشق او بیگانه با دنیا

بیا دستم بگیر از غم رهایم کن

صدای قلب من باش و صدایم کن

 

[عماد]

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!!
و من شمع می سوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند
و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم !!!
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد!!!
و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پرجوش خویش اما!!!
کسی حال من تنها نمی پرسد
و من چون تک درخت زرد پاییزم !!!
که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او
و دیگر هیچی از من نمی ماند!!!

 

[عماد]

شد کوچه به کوچه جستجو عاشق او

شد با شب و گریه روبرو عاشق او

پایان حکایتم شنیدن دارد:

من عاشق او بودم و او عاشق او ...

 

[رویای ابی]

مشاهده فایل‌پیوست 11415

دلم گرفته است ب ایوان میروم و دستی بر پوسته نازک شب میکشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند کسی مرا ب مهمانی گنجشکها نخواهد برد کسی مرا ب آفتاب معرفی نخواهد کرد پرواز را ب خاطر بسپار پرنده مردنی ست

 

[عماد]

خواستم منکر عشقت بشوم ، فهمیدم
از ته قلب من اخبار موثق داری
” می شود فاش همه آن چه میان من و تو است ”
که تو هم مثل خودم چشم دهن لق داری …!
مهدی عابدی

 

[عماد]

آه اگر باز به سویم آیی
دیگراز کف ندهم آسانت
ترسم این شعله ی سوزنده ی عشق
آخر آتش فکند بر جانت

“

برای دیدن لینک عضو شده و وارد شوید

 

[عماد]

 

[عماد]