ضرب المثل....

[نوری.]

در روزی از روزها دختری در یکی از شهرهای این جهان زندگی می کرد که همیشه مورد غیبت و صحبت قرار می گرفت. این دختر از همان بچگی مطابق میل مردم زندگی و عمل می کرد و هر وقت چیزی را از گفته های آن ها می فهمید به آن عمل می کرد. ولی دخترک با این که همیشه طبق میل مردم امور خود را انجام می داد باز هم مردم او را مسخره می کردند و راجع به او صحبت می کردند.

روزی دخترک با پیرزنی مواجه شد که پس از تعریف ماجرا، پیرزن گفت: دخترم مردم به نفع خود صحبت می کنند نه به نفع تو و بدان که هیچ وقت حرف مردم تمامی ندارد و نخواهد داشت. تو نیز باید بتوانی بر ضدآن ها عمل کنی تا دیگر قادر به حرف زدن درمورد تو نباشند.

دخترک پس از شنیدن گفته های پیرزن با خود فکر کرد و گفت: با این کار به جایی نخواهم رسید و بلکه با عمل کردن مطابق میل افراد چیزی نصیب من نخواهد شد. پس تصمیم گرفت راهش را تغییر داده و از حال به بعد مطابق میل خود عمل کند.