دیشب تو خواب و بیداری داشتم میمردم😩😰

  • نویسنده موضوع فرشتهm71
  • تاریخ شروع
فرشتهm71

فرشتهm71

As free as the ocean فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/1/23
نوشته‌ها
1,349
پسندها
2,294
امتیازها
113
مدال ها
13
اولا خواب نبودم کاملا بیدار هم نبودم بعد از نماز صبح دراز کشیدم که بخوابم
هنوز کامل خوابم نبرده بود صداهای بیرون رو میشنیدم
یدفعه دیدم توی یه راه باریک گِلی خوردم زمین
وقتی زمین خوردم انگار چند متر عقبتر افتادم
دو نفرم بودن که فقط میدونستم دو نفر اشنا هست اصلا توجه نکردم که کی هستن
اون دوتا بردنم جایی که خوردم زمین رو نشونم دادن یه چاله خیلی کوچیک بود در حد کف دست که داشت هی بزرگ میشد یهو همه چی خیلی تاریک شد صدای قران میومد همون جا فهمیدم دارم میمیرم دنبال عزرائیل میگشتم که تاریکی خیلی بدی بود نمیشد چیزی و دید انگار یه پرتگاه بود
وقتی صدای قران و گوش دادم با راحت بودم سخت نبود یه دفعه گفتم خدایا اگه دارم میمیرم پس لنا چی میشه 😢😢😢😢 چند بار گفتم اینو
بعد که بخوام از اون حال در بیام بزور چشمامو باز کردم این باز کردن چشم خیلی سخت بود که متوجه شدم دارم دست و پا میزنم دقیقا مثل کسی که داره جون میده 😢😢😢😢😢
 
اعتصامی

اعتصامی

هلنم کاش بمونی تو برام
مدیر کل
تاریخ ثبت‌نام
4/10/22
نوشته‌ها
22,882
پسندها
22,621
امتیازها
113
مدال ها
6
خیره ان شاء الله فرشته جانم 🌹
 
جان و جهانم

جان و جهانم

🌙
Ms
ماه نشان
تاریخ ثبت‌نام
4/7/23
نوشته‌ها
1,196
پسندها
861
امتیازها
113
مدال ها
16
جنسیت
خانم👩
صدقه بذار کنار گل
صدقه خیلی خوبه.ان شالله خیره
بد به دلت راه نده.خواب اثرات افکار پریشون ماست
 
فرشتهm71

فرشتهm71

As free as the ocean فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/1/23
نوشته‌ها
1,349
پسندها
2,294
امتیازها
113
مدال ها
13
بالا