جمعه دلبر میخواهد...

  • نویسنده موضوع آفتابگردان
  • تاریخ شروع
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
Screenshot   Google

جمعه تون شیک و زيبا
الهی امروز
یکی از بهترین روزای زندگیتون باشه
شادی کنارتون
خدایارتون
خوشبختی دیواربه
دیوارخونه تون و
دعای خیربدرقه
راهتون باشه
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
منتظرم که جمعه بیاید و
همه ی ي تقصیر ها را
بندازم گردن آن بیچاره !
اصلا
خودم هم میدانم
روزها هیچ تقصیری ندارند …
تو نیستی
و هر روز
پر از دلتنگی ام …
چه فرقی میکند
سه شنبه باشد یا جمعه
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
غروب جمعه را دوست دارم !!
به خاطر دلتنگی ات…
که
آرام
آرام
سرت را
روی شانه ام میگذارد …
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
یه “عشق” وقتی میاد
همه ی چیزو با خودش میاره ؛
وقتی میره همه ی چیزو با خودش میبَره ؛
یه چیزی رو جا میذاره ؛
مثل شعر ؛
مثل من ؛
مثل مرگ ..
من خودمو گم نکردم آصف !
من خودمو جا گذاشتم ..

سربازهای جمعه
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
Screenshot   Chrome

سی سالگی به بعد
که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمینویسی
کف دستت
ودورش قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات
وهی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ي زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشیني پشت پنجره
و تمام شهر را
در بارانی که نمی بارد
با خیالش قدم می زني !
 
Q

Q.T

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
6/10/22
نوشته‌ها
2,543
پسندها
5,019
امتیازها
113
مدال ها
10
با اجازه:

"‏صبح جمعه، غم شروع ميكنه آهسته آهسته از نوک انگشت پا بالا اومدن
غروبش ديگه تا بيخ گلوت رو احاطه كرده... "

پ ن: بار دومه میذارمش اینجا :magas:
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
دست خودش نیست

جمعه عطر نبودن دارد
بسان دختری با موهای بافته
در پشت پنجره قدیمی خانه

چشم به راه مسافری نشسته است

که بلیط برگشتش را گم کرده

و یا فردی که فراموشی دارد و آدرس خانه را، جا گذاشته است

هفته ها می‌آیند و میگذرند

خاطراتت می مانند و هجوم می آورند

که تنهایی را بیشتر کنند

جمعه مثل خیال توست

عطرش در خانه می‌ماند و قصدش دوباره رفتن است
 
آخرین ویرایش:
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
بین ما چیزى نبود
که حالا
این پاییزى راکه تنهاترم مى کند،
به تو نسبت بدهم!
به آبــان که رسیدى،
یک نخ سیگار آتش بزن
و رو به پنجره،
براى خورشیدِ دمِ غروب،
از دخترى با موهاى قرمزش بگو،
که هرگز نبود
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
اتومبیل با من
جادش با من
جنگل خیس و بارون خورده با من
جمع کردن هیزم با من
درست کردن آتیش با من
دیوونه کردنت با من
دریا با من
غروب با من
بغل کردنت کنار آتیش روبه دریا با من
یه دنیا خاطره و حس خوب برات ساختن با من
فقط و فقط بودن از تو
تو فقط باش
 
آفتابگردان

آفتابگردان

آفتابِ من بتاب
تاریخ ثبت‌نام
5/10/22
نوشته‌ها
1,787
پسندها
3,832
امتیازها
113
مدال ها
3
نمی شود از فصل ها
پاییز را کنار گذاشت ..
از هفته ؛ جمعه را حذف کرد
و از روز ؛ غروب را ندید .
نمی‌توانم از جهان کشورت را نخواهم
از کشورت ؛ جاده هایي که به شهر تو می‌آیند
و از شهر تو ؛ خیابان های‌ منتهی
به خانه ات .
انچه که مرا به یاد تو
می اندازد گناهی ندارد ..
چند خط به عقب بر می‌گردم
و از نو‌ مینویسم .
این بار خودم را حذف میکنم
 

موضوعات مشابه

یکی یدونه
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
61
یکی یدونه
یکی یدونه
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
11
اعتصامی
اعتصامی
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
18
اعتصامی
اعتصامی
اعتصامی
پاسخ‌ها
2
بازدیدها
22
اعتصامی
اعتصامی
بالا