ترمز دستی رو کشید با قفل فرمون افتاد دنبالم....

  • نویسنده موضوع نوری.
  • تاریخ شروع
نوری.

نوری.

Mr
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
6/10/22
نوشته‌ها
704
پسندها
507
امتیازها
93
مدال ها
3
جنسیت
آقا👨
خیلی باحال بود این مطلب دلم نیومد نزارم براتون😁

سوار تاکسی شدم دیدم هوا گرمه گفتم داداش این کولرت سالمه ؟ گفت سالمه اما میخوام زجر اون کارگری که در عسلویه داره کار میکنه رو درک کنم!

گفتم کلمنت آب داره؟ گفت آب داره اما میخوام اون بچه هایی که در سیستان آب ندارن رو درک کنم

گفتم حداقل یه موسیقی چیزی بزار گرما و تشنگی حالیمون نشه تا مقصد گفت موسیقی دارم اما چند روزه خودمو تحریم کردم تا مردمی که به موسیقی دسترسی ندارن رو درک کنم

گفتم دستگیره شیشه رو بده حداقل شیشه را پائین بکشیم خفه شدیم! گفت یعنی شما نمیخوای همراهی کنی و درک کنی بی برقی اون هموطنانمان رو در هوای شرجی خوزستان؟

منم دیگه ساکت شدم و چیزی نگفتم
وقتی خواستم پیاده شم کرایه ندادمو درو بستم رفتم!

گفت آقا کرایه چی شد ؟
گفتم نمیخوای وضعیت اون پدری که شش ماهه کارخونه‌اش خوابیده و حقوقش را نگرفته و جیبش خالیه رو درک کنی؟

+هیچی دیگه ترمز دستی رو کشید با قفل فرمون افتاد دنبالم
ومن همچنان میدوم 😂😂😂😂🏃🏃🏃🏃🕳️🕳️🕳️🕳️
 
آخرین ویرایش:

موضوعات مشابه

اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
32
اعتصامی
اعتصامی
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
39
اعتصامی
اعتصامی
تابان
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
19
تابان
تابان
تابان
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
17
تابان
تابان
بالا