آفتابگردان
آفتابِ من بتاب
- تاریخ ثبتنام
- 5/10/22
- نوشتهها
- 1,779
- پسندها
- 3,827
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 3
پیرو تاپیک جیران جان عزیز که فرمودن در راه ابادانی وطن وی عزیزمون مشارکت داشته باشیم تصمیم گرفتم دست به دست بقیه دوستان بدم به مهر، میهن خویش را، ببخشید وطن وی خویش را کنیم آباد😁
از انجاییکه بنده یه نصفه نسل از بقیه بزرگترم و ممکنه سلیقه ام با شما جور نباشه و خیلی هم از کپی پیست خوشم نمیاد تصمیم گرفتم خودم محتوا تولید کنم تا لااقل گامی بسوی خودکفایی وطن عزیزمون بردارم
و از اونجایی که جز این قلم نصفه نیمه و شکسته که نصفش رو از از سر بیکاری جوییدم چیزی ندارم تصمیم گرفتم داستان بنویسم اونم چه داستانهایی
البته از اونجاییکه دروغگو کم حافظه هست و من هم نمیخوام بعدها گاف بدم و سر پیری متهم به دروغگویی بشم از همین الان اعلان میکنم این داستانها که قراره بنویسم و شاید هم حوصله ام نکشه و اصلا ننویسم رو نه از ذهن خودم که قصه های مادربزرگم هست که در کودکی برامون تعریف میکرد به عبارتی مجبور میشد تعریف کنه که این مجبور شدن هم داستانی داره که باید تعریف کنم
این تاپیک رو به عنوان مقدمه داستان از افتاب بانوی سرزمین وطن وی پذیرا باشین تا در فرصتی دیگر به پیشگفتار داستان برسیم
ومن الله توفیق
از انجاییکه بنده یه نصفه نسل از بقیه بزرگترم و ممکنه سلیقه ام با شما جور نباشه و خیلی هم از کپی پیست خوشم نمیاد تصمیم گرفتم خودم محتوا تولید کنم تا لااقل گامی بسوی خودکفایی وطن عزیزمون بردارم
و از اونجایی که جز این قلم نصفه نیمه و شکسته که نصفش رو از از سر بیکاری جوییدم چیزی ندارم تصمیم گرفتم داستان بنویسم اونم چه داستانهایی
البته از اونجاییکه دروغگو کم حافظه هست و من هم نمیخوام بعدها گاف بدم و سر پیری متهم به دروغگویی بشم از همین الان اعلان میکنم این داستانها که قراره بنویسم و شاید هم حوصله ام نکشه و اصلا ننویسم رو نه از ذهن خودم که قصه های مادربزرگم هست که در کودکی برامون تعریف میکرد به عبارتی مجبور میشد تعریف کنه که این مجبور شدن هم داستانی داره که باید تعریف کنم
این تاپیک رو به عنوان مقدمه داستان از افتاب بانوی سرزمین وطن وی پذیرا باشین تا در فرصتی دیگر به پیشگفتار داستان برسیم
ومن الله توفیق