ثمین
.
ناظر انجمن
- تاریخ ثبتنام
- 8/1/23
- نوشتهها
- 1,636
- پسندها
- 3,564
- امتیازها
- 113
- مدال ها
- 6
شاید باورتان نشود، اما تجربه، مطالعه و بررسی نشان داده قصه ابزاری عالی در دست والدین و معلمین برای آموزش است. چرا؟
آموختن مطالب، مفاهیم، رفتارها و ایدهها از طریق قصه، به چند دلیل بسیار موثرتر از بسیاری دیگر از روشها است. اول این که قصه به شخصیتهایی میپردازد که هر کدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند. به همین دلیل، هر قدر هم که شنونده با شخصیتها همراه شود و با آنها همانندپنداری داشته باشد، باز تصورش این است که هر چه گفته میشود، مربوط به شخصیتهای داستان است، نه او! بیایید خودمان تجسم کنیم که کسی دارد برایمان چیزی تعریف میکند. وقتی ذهنیت من این باشد که جملهها، اتفاقها، نصیحتها، پیامدها و .... به شخصیت داستان مربوط میشود و نه من، راحتتر و بازتر به آن نگاه ميکنم. بنابراین دیگر دفاع و یا حتی لجبازی ندارم و ميتوانم آن را راحتتر بپذیرم.
شما اینطور فکر نمیکنید؟
در واقع، در قصه میتوان از هر چیزی صحبت کرد، پیامد رفتارها را به تصویر کشید، نصایح دیگران را بازگو کرد، در مورد احساسات حرف زد و همه اینها غیرمستقیم هستند. همین آموزش غیرمستقیم از سخنرانیهای مستقیم، تنبیه و بسیاری دیگر از روشها در تربیت کودک موثرتر است.
دنیای بیحد و مرز!
به علاوه، در قصه، امکانات بیشتری در اختیار شما قرار میگیرد. در قصه میتوانید فضایی را تجسم کنید که در دنیای واقعی نمیتوانید آن را خلق کنید یا در آنجا حضور داشته باشید. پس دستتان بازتر است و محدودیت کمتری دارید.
دنیای موجودات سخنگو و احساساتی!
امتیاز دیگر قصهها، امکان جانبخشی به موجوداتی است که واقعا رفتارهای شبیه به انسان ندارند. در قصه همه موجودات میتوانند حرف بزنند، حرکت کنند و احساس داشته باشند. در قصه شما، یک لیوان هم میتواند ناراحت شود، یک عروسک میتواند با عجله حرکت کند، یک خرگوش میتواند خسته حسادت کند و ....... در قالب همین جانبخشی، میتوانید مفاهیم بسیاری را به کودک انتقال دهید. مطالعات روانشناختی فراوان نشان دادهاند کودکان با حیوانات بیشتر از انسانها همذاتپنداری دارند. انگار که حیوانها را بهتر درک ميکنند و با آنها و دنیایشان راحتتر ارتباط برقرار میکنند. در نتیجه از آنها بیشتر هم تاثیر میگیرند. به همین دلیل هم شخصیتهای بسیاری از کارتونهای کودکان، حیوانات هستند.
دنیای خیالبافیها!
از طرف دیگر، با توجه به این که کودکان از تخیل خود برای تکمیل، پردازش و درک آنچه در زندگی روزمره دریافت میکنند، استفاده میکنند، قصه سهم زیادی در هدایت این خیالپردازیها دارد. با گفتن یک قصه خوب، میتوانید به تصویری که فرزندتان از دنیا دارد شکل بدهید و به او کمک کنید درک بهتری از افراد، احساسها، رفتار، پیامدهایی که هر رفتار به دنبال دارد، معنای کلمات، رفتار مناسب هر موقعیت و ..... داشته باشد، بی این که او را تحت فشار قرار داده باشید یا خط و نشانی کشیده باشید. خیلی جذابتر است، نه؟
شاید در ابتدا قصهگویی به نظر دشوار برسد، اما بعد از مدتی، اگر نکات لازم را در نظر بگیرید، خودتان میبینید که قصه چه تاثیر شگفتانگیزی دارد. پس تنها کاری که باید انجام بدهید این است که شروع کنید به قصه گفتن. میبینید که کودکتان لذت خواهد برد و آموزش برایتان سادهتر خواهد شد. امتحان کنید!
آموختن مطالب، مفاهیم، رفتارها و ایدهها از طریق قصه، به چند دلیل بسیار موثرتر از بسیاری دیگر از روشها است. اول این که قصه به شخصیتهایی میپردازد که هر کدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند. به همین دلیل، هر قدر هم که شنونده با شخصیتها همراه شود و با آنها همانندپنداری داشته باشد، باز تصورش این است که هر چه گفته میشود، مربوط به شخصیتهای داستان است، نه او! بیایید خودمان تجسم کنیم که کسی دارد برایمان چیزی تعریف میکند. وقتی ذهنیت من این باشد که جملهها، اتفاقها، نصیحتها، پیامدها و .... به شخصیت داستان مربوط میشود و نه من، راحتتر و بازتر به آن نگاه ميکنم. بنابراین دیگر دفاع و یا حتی لجبازی ندارم و ميتوانم آن را راحتتر بپذیرم.
شما اینطور فکر نمیکنید؟
در واقع، در قصه میتوان از هر چیزی صحبت کرد، پیامد رفتارها را به تصویر کشید، نصایح دیگران را بازگو کرد، در مورد احساسات حرف زد و همه اینها غیرمستقیم هستند. همین آموزش غیرمستقیم از سخنرانیهای مستقیم، تنبیه و بسیاری دیگر از روشها در تربیت کودک موثرتر است.
دنیای بیحد و مرز!
به علاوه، در قصه، امکانات بیشتری در اختیار شما قرار میگیرد. در قصه میتوانید فضایی را تجسم کنید که در دنیای واقعی نمیتوانید آن را خلق کنید یا در آنجا حضور داشته باشید. پس دستتان بازتر است و محدودیت کمتری دارید.
دنیای موجودات سخنگو و احساساتی!
امتیاز دیگر قصهها، امکان جانبخشی به موجوداتی است که واقعا رفتارهای شبیه به انسان ندارند. در قصه همه موجودات میتوانند حرف بزنند، حرکت کنند و احساس داشته باشند. در قصه شما، یک لیوان هم میتواند ناراحت شود، یک عروسک میتواند با عجله حرکت کند، یک خرگوش میتواند خسته حسادت کند و ....... در قالب همین جانبخشی، میتوانید مفاهیم بسیاری را به کودک انتقال دهید. مطالعات روانشناختی فراوان نشان دادهاند کودکان با حیوانات بیشتر از انسانها همذاتپنداری دارند. انگار که حیوانها را بهتر درک ميکنند و با آنها و دنیایشان راحتتر ارتباط برقرار میکنند. در نتیجه از آنها بیشتر هم تاثیر میگیرند. به همین دلیل هم شخصیتهای بسیاری از کارتونهای کودکان، حیوانات هستند.
دنیای خیالبافیها!
از طرف دیگر، با توجه به این که کودکان از تخیل خود برای تکمیل، پردازش و درک آنچه در زندگی روزمره دریافت میکنند، استفاده میکنند، قصه سهم زیادی در هدایت این خیالپردازیها دارد. با گفتن یک قصه خوب، میتوانید به تصویری که فرزندتان از دنیا دارد شکل بدهید و به او کمک کنید درک بهتری از افراد، احساسها، رفتار، پیامدهایی که هر رفتار به دنبال دارد، معنای کلمات، رفتار مناسب هر موقعیت و ..... داشته باشد، بی این که او را تحت فشار قرار داده باشید یا خط و نشانی کشیده باشید. خیلی جذابتر است، نه؟
شاید در ابتدا قصهگویی به نظر دشوار برسد، اما بعد از مدتی، اگر نکات لازم را در نظر بگیرید، خودتان میبینید که قصه چه تاثیر شگفتانگیزی دارد. پس تنها کاری که باید انجام بدهید این است که شروع کنید به قصه گفتن. میبینید که کودکتان لذت خواهد برد و آموزش برایتان سادهتر خواهد شد. امتحان کنید!