آرزوی فرزند💫

  • نویسنده موضوع bahar
  • تاریخ شروع
bahar

bahar

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
7/10/22
نوشته‌ها
1,067
پسندها
2,636
امتیازها
113
جنسیت
خانم👩
دخترک طبق معمول هر روز جلوي کفش فروشي ايستاد و به کفش هاي قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد
بعد به بسته هاي چسب زخمي که در دست داشت خيره شد و ياد حرف پدرش افتاد :
اگر تا پايان ماه هر روز بتوني تمام چسب زخم هايت را بفروشي آخر ماه کفش هاي قرمز رو برات مي خرم"
دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:يعني من بايد دعا کنم که هر روز دست و پا يا صورت 100 نفر زخم بشه تا...
و بعد شانه هايش را بالا انداخت و راه و افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمي خوام.
 

موضوعات مشابه

یکی یدونه
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
20
یکی یدونه
یکی یدونه
اعتصامی
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
57
اعتصامی
اعتصامی
بالا