«آب دوغ خیار» ناصرالدین شاهی

  • نویسنده موضوع Mammoth
  • تاریخ شروع
M

Mammoth

Mr
تاریخ ثبت‌نام
10/11/22
نوشته‌ها
47
پسندها
82
امتیازها
18
مدال ها
1
جنسیت
آقا👨
29aef2d7 fa67 4ed4 9cc3 ebb86e5bf2ef

نقل است که در زمان ناصرالدین شاه ، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره های خوراکِ درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند را میل فرمایند!
شاه پرسید که مگر رعیت ما چه میل می کنند؟
امیر گفت :
ماست و خیار!
شاه سر آشپزباشی‌ را صدا زد و فرمان داد برای ناهار فردا ماست و خیار درست کند .

سر آشپزباشی‌ به تدارکات چی دستور تهیه مواد زیر را داد :

۱) ماست پر چرب اعلا ۱ من
۲) خیار نازک و قلمی ورامین ۲ من
۳) گردوی مغز سفید بانه ۳ کیلو
۴) پیاز اعلای همدان ۱ من
۵) کشمش اعلا و مویزِ شاهانی بدون هسته ۱ کیلو
۶) نان مرغوب مغز دار خاش خاش دارِ دو آتیشه ۳ من
۷) نعنای باغی اعلا و سبزی‌های بهاری۱ کیلو!

ناصر الدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار تناول کردند ، فرمان به یک کاسهِ اضافه داد و در حالی‌ که ترید می فرمودند برگشت و به امیرکبیر گفت :
پدر سوخته ها ، رعایای ما چه غذاها می خورند و ما بی‌ خبر بودیم!
هر کس نارضایتی کرد و کفران نعمت ، به چوب و فلک ببندینش ..
 
گلسا

گلسا

کاربر شهروند
Ms
تاریخ ثبت‌نام
7/4/23
نوشته‌ها
1,417
پسندها
1,107
امتیازها
113
مدال ها
11
جنسیت
خانم👩
😋
 
کاجول

کاجول

کاربر شهروند
تاریخ ثبت‌نام
15/10/22
نوشته‌ها
4,141
پسندها
6,048
امتیازها
113
مدال ها
12
مشاهده فایل‌پیوست 19052
نقل است که در زمان ناصرالدین شاه ، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره های خوراکِ درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند را میل فرمایند!
شاه پرسید که مگر رعیت ما چه میل می کنند؟
امیر گفت :
ماست و خیار!
شاه سر آشپزباشی‌ را صدا زد و فرمان داد برای ناهار فردا ماست و خیار درست کند .

سر آشپزباشی‌ به تدارکات چی دستور تهیه مواد زیر را داد :

۱) ماست پر چرب اعلا ۱ من
۲) خیار نازک و قلمی ورامین ۲ من
۳) گردوی مغز سفید بانه ۳ کیلو
۴) پیاز اعلای همدان ۱ من
۵) کشمش اعلا و مویزِ شاهانی بدون هسته ۱ کیلو
۶) نان مرغوب مغز دار خاش خاش دارِ دو آتیشه ۳ من
۷) نعنای باغی اعلا و سبزی‌های بهاری۱ کیلو!

ناصر الدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار تناول کردند ، فرمان به یک کاسهِ اضافه داد و در حالی‌ که ترید می فرمودند برگشت و به امیرکبیر گفت :
پدر سوخته ها ، رعایای ما چه غذاها می خورند و ما بی‌ خبر بودیم!
هر کس نارضایتی کرد و کفران نعمت ، به چوب و فلک ببندینش ..
عجب ،چقدر حرف ناصرالدین شاه آشناست🥺
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mammoth
بالا