جشن باستانی چهارشنبه سوری در آیین قمِ قدیم؛از رسم فال گوشی دختران تا پختن آش ابودردا

  • نویسنده موضوع ثمین
  • تاریخ شروع
ثمین

ثمین

.
ناظر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/1/23
نوشته‌ها
1,636
پسندها
3,565
امتیازها
113
مدال ها
6
5157016 1678645443 640e18c335a9dd495a1a4ab2

جشن باستانی چهارشنبه‌سوری برای پدربزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها تداعی کننده خاطرات شیرین سنت‌های قدیمی چون قاشق‌زنی، کوزه‌شکنی، فال‌گوشی، دستمال اندازون و شاهنامه‌خوانی است که در گذر زمان پرکشیده‌اند.

پریدن از روی آتش شاید یکی از معدود رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که از گذشته تا به امروز باقی‌مانده‌، اما متاسفانه در گذر زمان جای خود را به نارنجک‌های دست‌ساز، بازی‌های ترقه‌ای و مواد منفجره‌ پرخطر و تولید اصوات آزاردهنده و ایجاد رعب و وحشت در کوچه‌ها و خیابان‌ها داده‌‌است!

چهارشنبه‌سرخی​


چهارشنبه‌سوری، این جشن بهاری، مقدمه نوروز است که مهمترین عنصرش آتش است و نامش هم از شعله‌های آتش برخاسته،چرا که «سوری» به معنی سرخی است از این رو در بسیاری از نقاط «چهارشنبه سرخی» نامیده می‌شود.

جمع‌کردن هیزم و برپاکردن آتش در سایه ایمنی و به دور از خطر با شادی‌های دسته‌جمعی و خواندن شعر«زردی من از تو،سرخی تو از من، غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا» از رسوم کهن این جشن باستانی بوده‌است.

در این گزارش گذری بر سنت‌های دیرینه فراموش شده مردمان قم قدیم در چهارشنبه‌سوری از نگاه یک قم‌پژوه داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

سید محسن محسنی،قم‌پژوه می گوید:آن طور که به یاد دارم در قم قدیم هم مانند سایر جا‌های کشور رسم چهارشنبه سوری با همین نام رایج بود؛ بسیاری از مردم از کوچک تا بزرگ در محلات و کوچه‌ها با جمع کردن هیزم و افروختن آن، گُله به گُله آتش روشن می‌کردند و از روی آتش می‌پریدند و تصنیف زردی من از تو سرخی تو از من می‌خوانند و شادی و پایکوبی می‌کردند.

او ادامه داد:مردم شاد بودند و سعی می‌کردند در آن روز غم و اندوه را از دل بزدایند.کار‌های خطرناکی مانند انفجار و ترساندن و وحشت آفرینی اصلا مرسوم نبود.آنچه بود شادی بود و رقص و پایکوبی و ترانه خوانی.

دستمال اندازون


این قم‌پژوه یکی دیگر از رسوم فراموش شده را دستمال اندازون عنوان کرد و افزود:معمولا در روستا‌های قم، مراسم دستمال اندازون در این شب برگزار می‌شد؛ به این شیوه که افرادی به درخانه‌های اهالی محل می‌رفتند و دستمالی را به طرف آن خانه پرتاب می‌کردند یا از دریچه تهویه خانه آن را به پایین می‌انداختند و صاحب‌خانه نیز چیز‌هایی درون دستمال می‌گذاشت که شامل تخم‌مرغ پخته، آجیل، شیرینی، پول و بنشن(حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره) بود.

قاشق‌زنی


محسنی ادامه داد:قاشق‌زنی هم از رسم‌های قدیمی ویژه شب چهارشنبه‌سوری در قم بود؛در این رسم افرادی به ویژه خصوص دختران، صورت خود را می‌پوشانند و به در منازل می‌رفتند و با قاشق به کاسه و ظرفی که در دست داشتند می‌کوبیدند و طلب هدیه می‌کردند و صاحب‌خانه نیز هر چه در توان داشت ازقبیل پول، بنشن، آجیل، نقل و نبات در ظرف آن‌ها می‌گذاشت.

پختن آش ابودردا


این قم‌پژوه بیان کرد:قمی‌ها رسم دیگری نیز داشتند که نشانه مهربانی آن‌ها بود. در فردای چهارشنبه سوری از بنشنی که در مراسم دستمال اندازون و یا قاشق‌زنی به دست می‌آورند و همچنین از پول جمع شده در این رسم‌ها، دیگر وسایل پختن آش را تهیه می‌کردند. این آش به «ابودردا» معروف است.

او ادامه داد:بعد از پایان کار پختن آش، آن را درون پیاله‌هایی می‌ریختند و به خانه‌هایی که بیمار داشتند، می‌فرستادند تا بیماران با خوردن آن آش شفا یابند.

کوزه شکستن


محسنی اظهار کرد:کوزه شکستن هم از آیین‌های ویژه شب چهارشنبه سوری در قم بود. در روستا‌های استان این رسم به این شکل برگزار می‌شد که در غروب چند سکه را در کوزه آب ندیده می‌گذاشتنند و کوزه را از پشت‌بام به کوچه پرتاب می‌کردند تا بشکند.

فالگوش ایستادن


او گفت:فالگوش ایستادن نیز از دیگر رسوم شب چهارشنبه‌سوری در قم بود که در این شب حاجت‌مندان به خصوص دختران دم‌بخت به شکل ناشناس، سر کوچه‌ها یا چهارراه‌ها می‌ایستادند و به صحبت‌های عابران گوش می‌دادند و اولین سخن اولین رهگذر را به نیت خود تعبیر می‌کردند.

مهره ب آب انداختن


این قم‌پژوه می‌گوید:مهره به آب انداختن از دیگر رسوم مردم روستا‌های قم در شب چهارشنبه سوری بود؛ این برنامه هم به این شکل اجرا می‌شد که اهل خانه دور هم جمع می‌شدند و کوزه‌ای را آب می‌کردند و هر کس مهره مشخصی را برای خود به درون کوزه می‌انداخت و آن وقت بزرگ‌تر خانواده دیوان حافظ را باز می‌کرد و غزلی از آن را برای تفال می‌خواند.

او افزود:حین خواندن شعر از یک کودک می‌خواستند دست در کوزه ببرد و مهره‌ای را بیرون بیاورد، مهره متعلق به هر کس بود فال آن غزل نصیب او می‌شد. این برنامه تا بیرون آوردن آخرین مهره ادامه داشت.
 
بالا